مشفق کاشانی اسطوره بزرگی و مهربانی
 

 

فاطمه راکعی شاعر و عضو هیات‌مدیره انجمن شاعران

بسیاری انسان‌های شاعر وجود دارند که صرفا آدم‌های خوبی هستند و بسیاری هم صرفا شاعران خوبی، اما آنچه که از یک انسان شخصیت ماندنی به لحاظ همه ابعاد انسانی می‌سازد، تلفیق این دو با هم است. انسان‌هایی همچون مولانا و حافظ و دیگرانی که ماندگار شده‌اند در تاریخ ادبیات ما، عموما انسان‌هایی بزرگ هستند، به‌خصوص به لحاظ شخصیت و منش انسانی. یک نوع بزرگی از نظر روحی و شخصیت اجتماعی داشته‌اند که تا امروز هم خودش را نشان داده و همین باعث محبوبیت آنها شده. استاد مشفق از این‌گونه شاعران بود که شعر و شخصیتش هردو در کنار هم تاثیرگذار بودند و از او انسانی ساخته بود که این انسان به‌راحتی فاصله‌های زمانی را درهم می‌شکست و باعث شده بود که شاعرانی از چند نسل او را دوست بدارند. همین اواخر وقتی بزرگداشت نودویکمین زادروز او را گرفته بودیم، شاعران نسل‌چندم انقلاب یعنی نوجوانان امروز، پیشنهاد کمپین «چرا همه مشفق را دوست دارند» را دادند و این نشان داد که نگاه ما درست است و همه نسل‌ها استاد را دریافته و به او عشق می‌ورزیدند. اما چرا این شخصیت دوست‌داشتنی بود؟ او انسانی مهربان، متواضع و با گذشت بود و به انسان عشق می‌ورزید و انسان را دوست داشت و برای انسان بودن انسان‌ها ارزش قایل بود و بارها دیده بودیم که اگر شخصی ابراز نیازی در هر زمینه حتی مالی داشت، استاد تا آن‌جا که می‌توانست برای آن وقت می‌گذاشت و سعی می‌کرد مشکل و نیاز او را برطرف کند. سال‌ها منزل ایشان مأمن شاعرانی بود که از شهرستان‌ها می‌آمدند و جایی را برای رفتن نداشتند و همین‌طور پناهگاهی بود برای انسان‌هایی که مشکلاتی در شغل و زندگی شخصی داشتند، آنها هیچ‌کس را اگر نداشتند، مشفق‌کاشانی را داشتند تا به او پناه ببرند. ایشان، هم در شعر مدرن و کلاسیک ایران و هم در آنچه که در فضای شعر جهانی می‌گذشت، آگاهی داشتند و بسیار تیزبین و دقیق نسبت به مسائل شعر بودند. به یاد دارم شخصیت‌هایی مانند سیدحسن حسینی و قیصر امین‌پور، از متقدمین و شاعران قبل خود کمتر کسی را قبول داشتند اما پیوسته اعتقاد داشتند که شعر و غزل‌های مشفق، محکم و استوار است. مشفق از کسانی بود که آن مولفه‌هایی که شعر را شعر می‌کند را با تمام جنبه‌هایش داشت و به‌هرحال استفاده ماهرانه و شاعرانه از تکنیک‌های ادبی، باعث شده بود شعر استاد مشفق جایگاه بزرگی داشته باشد. چیزی که برای همه شگفت‌انگیز بود این است که نه‌تنها با گذشت زمان مولفه‌های ناب شعرشان کاسته نمی‌شد بلکه همین اواخر و همین هفته‌های گذشته شعرهایی را که جدید می‌سرودند و برای ما می‌خواندند به‌قدری پخته و پرمحتوا و با کشف‌های جدید بود که مخاطب را حیرت‌زده می‌کرد، اگرچه عموما شعرها جنبه عرفانی داشت. یکی از چیزهایی که در شاعران بزرگ از بین نمی‌رود، آن من‌کودکانه‌شان است که شفاف و زلال، می‌درخشد. آن سادگی‌ها و خوبی‌ها که از دیدن یک پروانه یا چیدن گل آن‌قدر خوشحال شوند که حدی ندارد و استاد مشفق شدیدا این احساس را داشتند. از تلاش‌های علمی ادبی ایشان، از پس پیروزی انقلاب اسلامی ایران همین بس که ایشان مقاله‌ها و رساله‌های مختلفی را نوشته است. برخی از آنها با تلاش استاد فقید دیگری که استاد مشفق همیشه دوست داشتند در کنارشان دفن شوند، استاد شاهرخی نوشته شدند؛ این‌دو با هم کتاب‌هایی بسیار ارزشمند منتشر کردند ازجمله «گزیده شعر انقلاب» یا «مجموعه شعرهایی درباره امام علی» و بسیاری از این گزیده‌ها که کارهایی قابل استناد و مرجع است. یکی دیگر از کارهای ارزشمند مشفق کاشانی تذکره‌هایی است که ایشان جمع‌آوری کرده‌اند، تذکره‌ای از شاعران همدوره‌های خودشان، تا شاعران امروز که اینها به حیث استنادات واقعی ارزش تاریخی شدیدی دارد. اما قبل از همه اینها درباره استاد باید نوشت که او انسانی بزرگ و مهربان بود و این دو وجه شخصیتی‌اش از همه مولفه‌های دیگر شخصیتش برجسته‌تر بودند حتی از شاعرانگی‌اش.

 


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/21393/مشفق-کاشانی-اسطوره-بزرگی-و-مهربانی