[راضیه زرگری] از چهارشنبه شبهایی میگوید که در منطقه شوش و هرندی و مولوی غذا توزیع میکردند؛ وقتی برای نخستینبار با 15 پرس غذا تصمیم گرفت میزبان کارتنخوابها باشد، لذت این یک شب برایشان آنچنان ماندگار شد که تصمیم بر ادامه این رویه گرفتند. آشپزخانهای در میدان شهدا اجاره کرده و کارشان شروع میشود. گروه مردمی «پایان کارتنخوابی» که مجوزش را از وزارت کشور گرفته، برای نخستینبار به کارتنخوابها کارت شناسایی داد؛ کارتهایی که به آنها هویت میدهد تا احساس کنند به عنوان عضو این جامعه هستند. علی حیدری، مدیرعامل گروه مردمی پایان کارتنخوابی است. با او به بهانه مشارکت سازمانهای مردمنهاد با جمعیت هلال احمر در سالهای اخیر گفتوگو کردیم. حیدری از شروع اجباری همکاری با هلال احمر گفت که به واسطه اعتمادسازی میتوان آن را به فال نیک گرفت. این فعال اجتماعی از معضل کارتنخوابی و تلاش برای پایاندادن به آن صحبت کرد و از مهربانی تمامنشدنی مردمی گفت که شاید به واسطه شرایط سخت اقتصادی حالشان خوب نباشد اما ذاتشان تغییر نکرده است.
او در مورد فعالیتهای مجموعهاش به «شهروند» میگوید: «حدود 8 سال است در حوزههای مختلف حمایت از اقشار آسیبپذیر در حوزه تهران و تعدادی از شهرستانها کار میکنیم؛ از راهاندازی و توسعه خانه مادر و کودک برای حمایت از مادران سرپرست خانواده گرفته تا راهاندازی مدرسه برای کودکان کار و تهیه و توزیع غذا میان کارتنخوابها.»
حیدری از شروع اجباری همکاریاش با هلال احمر میگوید: «حقیقتا در ابتدای راه هیچ علاقهای نداشتیم با هلالاحمر کار کنیم. علیرغم اینکه این جمعیت را خیلی دوست داشتیم ولی به واسطه یکسری حرفوحدیثها و پیشینههایی در مورد نهادهای کمکرسان در جامعه علاقهای به مشارکت با هلال احمر نداشتیم. به دلیل مشکلاتی و بیاعتمادیهایی که در بین مردم وجود داشت دوست نداشتیم با هیچ ارگان رسمی کار کنیم. اما هلال احمر یکجورهایی دستمان را در پوست گردو گذاشت که البته گفته شد به چه منظور است.»
هلال احمر نامهای به ما داد که بسیار ارزشمند بود
گروه مردمی پایان کارتنخوابی مثل بسیاری از سمنها و خیریههای دیگر در قصه کرونا ورود پیدا کرده است، حیدری میگوید: «در ماههای ابتدایی شیوع ویروس برای تهیه گان و دستکش و دیگر اقلام بهداشتی فعالیت میکردیم که یک روز متوجه شدیم حساب ما مسدود شده است و گفته شد باید با هماهنگی جمعیت هلال احمر کار کنیم. آن زمان مجبور به همکاری شدیم تا اینجا انتقادی بود اما باید محاسن هر چیزی هم گفته شود؛ به واسطه ارتباطگیری با مسئولان جمعیت هلال احمر در کمتر از 48 ساعت مجوز کار صادر شد. روی دیگر همکاری با هلال احمر را در ادامه قصه دیدیم؛ زمانی که به حدود 60 شهر و روستا رفتیم و نزدیک به یکمیلیارد تومان تجهیزات پزشکی بین بیمارستانها توزیع کردیم. جمعیت هلال احمر نامهای به ما داد که جلوی ما را در این شهرها نگیرند. این نامه که تسهیلکننده فرآیند کمکرسانی برای ما بود، خیلی ارزش داشت. کل لطف هلال احمر برای موسسه ما رفع مسدودی حسابها و صدور نامه برای توزیع کمکها بود.» آیا همین شروع قصه که به قول خودتان به اجبار هم بود را به فال نیک نمیگیرید؟ حیدری پاسخ این سوال را با ابراز علاقه عمیقش به هلال احمریها میدهد: «بچههای هلال احمر را دوست دارم و معتقدم این مجموعه به اشتباه وارد برخی فضاهای رسمی و دولتی شده؛ جمعیت هلال احمر نهادی خارج از ارگانهای رسمی و یک نهاد مردمی است که فعالیتهایش هم باید مثل یک سازمان مردمنهاد باشد. امروز هم اگر جمعیت هلال احمر بیاید بگوید این کار را انجام بدهید، قطعا همکاری میکنیم؛ چون دیدیم که برخلاف بسیاری از دستگاهها و ارگانها دنبال سنگاندازی جلوی کار ما نیستند.»
مدیرعامل گروه مردمی پایان کارتنخوابی در مورد فعالیتهای این مجموعه به «شهروند» میگوید: «خرداد ۱۳۹۶ خانه مادر و کودک به نامه خانه پرستو به یاری خدا و همت همیاران گروه افتتاح شد. مادرانی که از همسر خود جدا شدهاند یا همسر آنها فوت کرده و کودک زیر هفت سال دارند در این خانه اسکان داده شده و تمامی مخارج آنها بر عهده گروه است. البته به آنها کمک میشود که در کوتاهترین زمان ممکن بتوانند مستقل شوند و از همان ابتدا میدانند که اسکان آنها در خانه پرستو موقتی است.» خانه دیگری هم به نام خانه لباس برای حمایت از نیازمندان در سال 96 راهاندازی شد؛ این خانه با خرید لباسشویی صنعتی و همت خیرین رسما شروع به کار کرد تا مکانی برای جمعآوری لباسهای اهدایی مردم باشد. لباسها بعد از جمعآوری شسته و ضد عفونی شده و در اختیار خانوادههای نیازمند و افراد بیخانمان قرار میگیرد.» پخت وتوزیع روزانه غذا بین کارتنخوابها فعالیت شاخص دیگر این گروه مردمی است که به این نام نیز در میان مردم و خیرین شناخته شدهاند. همه روزهای هفته پخت و توزیع غذا را در میان کارتنخوابها و بیخانمانها داریم که این میزان روزهای چهارشنبه خیلی بیشتر میشود؛ از کباب کوبیده گرفته تا خورشت کرفس و... نه تنها بین کارتنخوابها بلکه بین خانوادههای نیازمند و در مواقعی مراکز بهزیستی و گرمخانهها هم توزیع میشود.»
حیدری را خیلیها با ابتکار دیوار مهربانی و بعد از آن یخچال مهربانی میشناسند؛ مردی که بسیاری از کارتنخوابها را از نقطه صفر مطلق به زندگی برگردانده و حالا هزاران نفر از هموطنان نوعدوست داخلی و خارجی به او دست یاری دادهاند. چند سالی میشود که این مجموعه، خانه امید بسیاری از کارتنخوابها و کودکان کار و خانوادههای بدسرپرست یا بیسرپرست است؛ فعالیتهایشان بسیاری از خیرین را جذب کرده؛ از حیدری در مورد عبارت شعارگونه پایان کارتنخوابی و کارهایی که برای رسیدن به آن میکنند، میپرسیم که او معتقد است: «هدف اولیه ما پایاندادن به کارتنخوابی بود؛ گروه هدف ما هم ابتدا فقط کارتنخوابها بودند. اما دیدیم ما در جامعهای زندگی میکنیم که متأسفانه هر روز تعداد کارتنخوابهایش بیشتر میشود؛ برای همین یک پله عقبتر آمدیم و سراغ بچههای بهزیستی رفتیم به طوری که الان حمایت از مراکز نگهداری کودکان بیسرپرست بهزیستی را داریم و همزمان خدمات به کارتنخوابها نیز ادامه دارد.»
قانون اول قضاوتنکردن آدمهاست
حمایتهای این گروه از کارتنخوابها صرفا ارایه غذای گرم نیست: «از میان این عزیزان اگر کسی بخواهد ترک کند و به زندگی سالم اجتماعی برگردد، هر طوری که بشود حمایتش میکنیم تا بتواند آسیبهایش را رفع کند و به خانواده برگردد.» آیا در مواجهه با این گروه از مردم که بهظاهر همه چیز زندگیشان را باخته و آواره کوچه و خیابان شدهاند، باید به دنبال ریشهیابی و علت بروز این آسیبها بود؟ مدیر موسسه پایان کارتنخوابی مخالف کنکاش در گذشته آدمهاست: «به هیچوجه دنبال قضاوتکردن افراد نیستیم. این قانون اول ماست و فرآیند حمایتهایمان هم به صورتی است که احساس قضاوتشدن را به آنها القا نکنیم. شاید باورش سخت باشد ولی ما کارتنخوابی داشتیم که پزشک بود یا شاعر معروفی که چند کتاب از او چاپ شده بود؛ مدالآور بازیهای آسیایی یا دامدار نمونه. همه اینها کارتنخواب شده بودند ولی اینکه ما بخواهیم گذشته این آدمها را باز کنیم و در زندگیشان کنکاش کنیم، اصلا درست نیست و هیچ وقت این کار را نکردهایم. ما با امروزشان کار داریم که ببینیم چه کاری میتوانیم برایشان انجام دهیم.»
کارتنخوابهای زیادی یکشبه از رفاه به هیچ رسیدهاند
چه میشود که یک آدم متشخص و دارای جایگاه قابل قبول در جامعه به کارتنخوابی میرسد؟ حیدری به مشکلات روزافزون اقتصادی و فشارهای معیشتی که شروع آسیبهای رفتاری و اجتماعی است به عنوان اصلیترین عامل سخن میگوید: «هر چه وضع اقتصادی بدتر شود به پیامد آن زندگیهای زیادی تحت تأثیر قرار میگیرد و نهایتا کارتنخوابی بیشتر میشود. 90درصد آدمها در کشور ما به این علت به سراغ کارتنخوابی میروند که حداقلها را دریافت نکردهاند. این حداقلها میتواند در خانواده یا در مدرسه یا جامعه باشد. در این بین وضع اقتصادی بسیار تأثیرگذار است؛ به طوری که در طول این سالها کارتنخوابهای بسیار زیادی دیدیم که به واسطه یک شب از یک زندگی در رفاه به کارتنخواب تبدیل شدند.»
این فعال اجتماعی علاوه بر نقد به مسئولان سهمی هم برای مردم قائل است زمانی که آنقدر درگیر زندگیهای خودمان میشویم که از حال دیگری غافل هستیم: «من روزی بهترین لباسم را پوشیدم و بهترین ماشین را خریدم بدون اینکه حواسم به همسایهام باشد؛ همسایه آنقدر آبرومند بود که هیچوقت برای کمکگرفتن به من مراجعه نکرد و مشکلات و سختیها آنقدر روی هم انباشته شد که نهایتا یک نفر به کارتنخوابهای هرندی اضافه شد. ما امروز داریم جبران خسارت میکنیم و بدهی خودمان را به جامعه
پس میدهیم.»
توانمندسازی گروههای هدف بعد از تأمین نیازهای اولیه
تهران هزاران کارتن خواب دارد؛ کانال تلگرامی مجموعه پایان کارتنخوابی بیش از 11هزار عضو و در 31 شهر سراسر کشور دفتر نمایندگی و در 4 کشور خارج از ایران حامیان دلگرمکننده دارد. بسیاری از کسانی که امروز در این گروه مردمی مشغول تهیه و طبخ غذا هستند، خودشان زمانی تحت پوشش مجموعه بودهاند. حیدری درباره حمایتهایی در زمینه توانمندسازی کارتنخوابها و بیخانمانها بعد از بهبود میگوید: «قاعدتا کارتنخوابی که پاک میشود، تلاش میکنیم تا کار و درآمدی برایش فراهم شود. زمانی که خوراک و پوشاک و بهداشت کارتنخوابها که برآورده شود، اگر مایل بودند میآیند و برای پاکشدنشان داوطلب میشوند. تمام هزینههای کمپ پرداخت میشود تا پاک شوند و برایشان شغلی دست و پا میکنیم. در این میان یکسری آموزشها هستند که تضمین درآمد و بازار کار آنچنانی ندارند؛ مثل قالی و گلیمبافی که زمان زیادی برای تولید محصول میگیرد و نهایتا مشخص نیست فروش برود یا نه. کارتنخواب بهبودیافته نیاز دارد از همان روز اول درآمد داشته باشد. پس شغلهای درآمدزا برایشان بهتر است.»
حال مردم خوب نیست اما مهربانیشان تمام نمیشود
علی حیدری از روحیه کار خیر و نوعدوستی که سابقه دیرینه در مردم دارد، میگوید: «مهربانی مردم تمامشدنی نیست؛ مردم ما در سال 57 که نفت نبود در صفهای چندساعته نفت میایستادند؛ دو تا ظرف نفت میگرفتند و آن را به خانه خودشان نمیبردند. به همسایهشان که تازه بچهدار شده بود یا پیر و ناتوان بود، میدادند. یا در دوره جنگ نابترین و بهترین جوانان ما در آن دوره شهید شدند. ما باکری را داشتیم که وقتی شهردار شد دستور داد حقوقش را به حساب کارگران بریزند. پس ما با مردمی طرف هستیم که باکریها از بطنشان بیرون آمدهاند. برخی از مردم ما امروز محتاج هستند که برای خریدن تخممرغ شانهای 3هزار تومانی صف تشکیل میدهند یا برای خرید کره. این شرایط سخت مردم را بهظاهر به سمتی سوق میدهد که به همدیگر فکر نکنند؛ اما این اشتباه است. وقتی یک ویدیو از یک خانمی که میان زبالهها زندگی میکرد، منتشر کردم بیش از 500 نفر به من پیام دادند که چطور باید به او کمک کنند؛ این یعنی مهربانی بیپایان و ذاتی مردم. حال مردم این روزها خوب نیست اما ذاتشان عوض نمیشود.»
گفتنی است جمعیت هلالاحمر در سالهای اخیر سیاستهای جدیدی برای استفاده ساختارمند و منسجم از ظرفیت امور خیر و سازمانهای مردمنهاد در دستور كار قرار داده است، به طوری كه با حركت منسجم هماهنگ از موازیكاری جلوگیری و نتایج كمك و حمایتها به صورت متعادل بین جوامع هدف مشاهده شود.
کار خیر باید بهعنوان یکی از ملزومات توسعه کشور مورد توجه قرار گیرد و در مسیر آن، جهتدهی و انسجامبخشی و نظارت وجود داشته باشد. بر همین اساس جمعیت هلالاحمر با بیش از ٤٠ موسسه خیریه و مردمنهاد شبكه مشاركت و همكاری تشكیل داده تا علاوه بر جهتدهی صحیح و عادلانه به مسیر حمایتها، میان آنها همافزایی نیز برقرار شود و شاهد توسعه امور خیر و رفع آسیبها باشیم .