[حسام خراسانی] حرفهایش کوتاه و بُریدهُبریده شده است: «ئالا» به کُردی میدانی یعنی چه؟ یعنی، پرچم، نشان، گل قرمز. «ئالا» شش دوست داشت، متین، زانا، سینا، خبات، بهنوش، گشین. لابد میپرسی چرا از «ئالا» حرف میزنم، من 17سال است راوی قصه ئالاها هستم؛ راوی قصههای تلخ. بگذار یکی از این قصههای تلخ را با شما مرور کنم: «یکی بود، یکی نبود؛ غیر از خدای مهربون هیچکس نبود. توی یه سرزمین دور... نه خیلی هم دور... نه، اصلا همین نزدیکیا، همین حوالی، توی همین کوچه پسکوچهها؛ هفت کودک، هفت همبازی با هم میخوانند: «گرگم به هوا، هوا زمينه هركس بشينه گرگ زمينه.» راوی به اینجا که رسید، یکدفعه حرفهایش را قطع کرد؛ «گرگ زمین» برش آخر حرفهای بُریده بُریده اوست. انگار او دوست ندارد روایتکننده پایان این قصه تلخ باشد؛ قصه تلخ انفجار یک مین، قصهای که پایانی شد بر آواز هفت کودک، قصهای که سالهاست قربانی میگیرد. «سمیه برسان» 17سال است، که روستا به روستا روایتگر این رویداد تلخ است. راویای که 17سال است با عنوان نماینده پروژه آموزش خطرات مین و مهمات منفجرشده باقیمانده از جنگ در جمعیت هلالاحمر استان کردستان مشغول به فعالیت است. او قصه میخواند برای کودکان، مادرها، پدرها و برایشان از زخم نشسته بر دل زمین، از گرگ پنهان در زمین میگوید. آنچه در ادامه میآید، روایت دیگری از زبان این فعال اجتماعی است.
آمارها میگویند طی جنگ هشتساله با عراق بیش از ١٦میلیون مین در پنج استان غربی کشور کاشته شده و حدود ٤میلیون و ٢٠٠هزار هکتار زمین را آلوده کرده است. استان ایلام با یکمیلیون و700هزار هکتار، خوزستان با یکمیلیون و500هزار هکتار، کرمانشاه با 700هزار هکتار، آذربایجانغربی با 150هزار هکتار و کردستان با 150 هزار هکتار سطوح آلوده به مین و مهمات باقیمانده از جنگ کشور را تشکیل دادهاند. اگرچه بلا فاصله پس از جنگ و امضای قطعنامه ۵۹۸، پاکسازی مناطق آلوده شروع شد، اما هنوز هم در مناطق نزدیک به مرز آنقدر مین وجود دارد که نمیدانی در حین راهرفتن وقتی پایت را از زمین برمیداری، آیا در قدم بعدی، آن را سالم خواهی دید یا نه؟ مثل ماجرای تلخ هفت کودک مریوانی؛ قطعا در لحظههایی که «ئالا»، «متین»، «زانا»، «سینا»، «خبات»، «بهنوش» و «گشین» در روستای نشكاش، شهرستان مرزی مریوان قدمزنان بازی میکردند، اصلا به ذهنشان هم نمیرسید که ثانیههای بعد باید با انگشتان پاها و چشمهایشان خداحافظی کنند.
بَرسان راوی این رویداد تلخ است: «عصرجمعه سال96 یكی از كودكان کنجکاو روستا، یک مین را كه در یك پایگاه متروكه بجا مانده، پیدا میكند و آن را با خود به غنیمت میبرد. کودک غنیمت جنگی خود را با 6 همبازی دیگر خود تقسیم میکند. نتیجه این تقسیم هم میشود قطع انگشتان پای یكی از این كودكان و چشم كودك دیگر. میراث چهارکودک دیگر نیز جراحت جسمی و روحی است از این غنیمت جنگی.» راوی به اینجا که میرسد، حرفهایش بُریدهبُریده میشود؛ برایش حرفزدن از انفجار و مرگ تلخ است، اما قصههای بیشماری از قربانیان این غنیمت برای گفتن دارد. او قصههایش را روستا به روستا روایت میکند تا از درد و زخم نشسته بر دل زمین بگوید؛ از ضرورت یک آگاهی.
مینها با ما دوست نیستند!
براساس گزارشها، از هر ١٠ قربانی مین هفتنفر غیرنظامی بوده که سهنفر آنان نیز کودک بودهاند. آماری که بیانگر ضرورت آگاهیبخشی در این حوزه است. به همین منظور جمعیت هلالاحمر در این حوزه ورود کرده است.
سالانه جمع کثیری از هموطنانمان در مناطق مرزی با تهدیدی به نام انفجار مینهای منفجر نشده زمان جنگ مواجه هستند. افرادی که برای در امان ماندن از این خطر بالقوه به آموزش مستمر نیازمندند. تا به حال جمعیت هلالاحمر برای دهیاران، معلمان و دانشآموزان مدارس، دورههای متعددی از آموزشهای آگاهسازی مین برگزار کرده است. این آموزشها را سازمان امدادونجات جمعیت هلالاحمر و البته با همراهی فدراسیون بینالمللی جمعیتهای صلیبسرخ و هلالاحمر برعهده گرفتند. از نگاه برسان، آگاهسازی مردم در راستای مقابله با خطرات مینهای بر جای مانده یکی از اولویتهای اصلی هلالاحمر برای کاهش آلام ناشی از مین است. آموزش رفتارهاي صحيح به روستایيان، آموزش آشنايي با علایم مناطق پر خطر و نشانههای خطر و انواع صدمات مواد منفجر نشده و پيامدهای آنها به عشاير و گردشگران اعزامی از اهداف اختصاصي اين آموزشهاست. بنا به گفته برسان، این آموزشها در قالب برگزاری دورهها، توزیع بروشور، نصب بنر ماکت، پوستر و ... در مناطق پر خطر استان بوده است.
اعضای این سازمان مردمنهاد تمام همتشان را بر آموزش خطرات ناشی از انفجار مین و مواد منفجره باقیمانده از جنگ گذاشتهاند و کاهش آسیبهای روانی و اقتصادی خانوادههای قربانیان را در اولویت قرار دادهاند. در طول این سالها دوره آموزشی آگاهی درخصوص خطرات مین در مناطق مرزی ازجمله مدارس و مساجد برگزار شده است. بهعنوان مثال در استان کردستان درطول هرسال نزدیک به 10هزار نفر آموزشهای لازم را میبینند.
سمیهبرسان یکی از همین افراد است که عزم کرده تا با روایت تلخیهای این رویداد در راستای آگاهیبخشی در این زمینه فعالیت کند. او در گفتوگو با «شهروند» در مورد این ضرورت میگوید: «مینها با ما دوست نیستند، برای یک مین چرخهای ارابه جنگی یا انگشتهای کوچک کودک چند ساله فرقی ندارد؛ او قربانی میگیرد؛ بدون آنکه بپرسد چه کسی هستی؟ شغلت چیست و چندسال داری؟ کشاورز، دامدار، کودک، گردشگر و حتی یک جهانگرد میتواند بالقوه قربانی یکی از مینهایی باشد که در بستر خاک آرام گرفته است.» آمارها گواه صحبتهای این فعال اجتماعی است. براساس آمار ارایه شده در هر 22دقیقه یک نفر بر اثر برخورد با مین جان خود را از دست میدهد یا مجروح میشود. به همین منظور صلیبسرخ جهانی ازسال۸۳ در قالب پروژه آموزش و آگاهسازی از خطرات مین و مهمات منفجر نشده با سازمان امدادونجات در استانهای آلوده به مین شروع به کار کرد و دورههای مختلف تربیت مربی با حضور نمایندگان کمیته بینالمللی صلیبسرخ و سازمان امدادونجات برگزار شد.
غنیمتی که جان میگیرد
بیشتر قربانیان مین، کارگران، کشاورزان، عشایر، کولبران و کودکان هستند. برسان در توضیح این مسأله میگوید: «به دلیل فقر اقتصادی، برخی از جوانان اقدام به جمعآوری مهمات باقیمانده از جنگ میکنند. آنها به جستوجوی فلزاتی میروند که میتواند قاتل جانشان شود. برخی از افراد هم از ادوات جنگی بهعنوان شیء تزیینی استفاده میکنند، همه این موارد ناشی از نبود آگاهی است.» این فعال اجتماعی ادامه میدهد: «بیشتر این مردم با مین آشنایی ندارند و نمیدانند در صورت دیدن آن باید چه کنند. ما در آموزشها به افراد میگوییم که اگر مین دیدند به مرکز مینزدایی اطلاع بدهند. یا اگر مین منفجر شد و آسیب دیدند چه کنند که تا رسیدن نیروهای امدادی زنده بمانند. ما عکس مینهای مختلف را نشان میدهیم و از نحوه عملکرد آنها میگوییم. بسیاری از این مینها در نزدیکی محل بازی بچهها یا در محل چرای دامها قرار دارد و با ضربه آرامی ممکن است عمل کند. این مینها فقط ساکنان بومی را به خطر نمیاندازد بلکه گردشگرانی را هم که به این مناطق سفر میکنند، تحتتأثیر قرار میدهد.» به اعتقاد او، پاکسازی از مهمترین و بااولویتترین اقداماتی است که برای مقابله با این سلاح مرگبار باید اتخاذ شود، اما افزایش آگاهی مردم نسبت به خطرات و تهدیدات مین از طریق آموزش به آنان از کلیدیترین اقداماتی است که باید در این عرصه صورت گیرد. بر همین اساس آموزش به افراد بهویژه کسانی که در مناطق آلوده به مین زندگی میکنند، میتواند تعداد قربانیان را به نحو قابل ملاحظهای کاهش دهد. نکته دیگری که این فعال اجتماعی به آن اشاره دارد جابهجایی مینها در مناطق مرزی است: «باران و تغییرات اقلیمی در مناطق، باعث جابهجایی مینهای باقیمانده از زمان جنگ تحمیلی میشود و در نتیجه این جابهجایی، شهروندان دیگری هم قربانی میشوند؛ شهروندانی از قبیل کودکان عشایر؛ کشاورزان و مردم محلی. در موردی کشاورزی دچار حادثه مین شده بود که میگفتسال قبل همان مکان را خودش شخم زده بود.»
من هلالاحمری هستم
مین و مواد منفجرنشده باقیمانده از جنگ مستعد و دربردارنده خطراتی است که هر آن ممکن است جسم و روان انسانها را به مخاطره بیندازد و رهایی از این مخاطرات نیازمند حرکتی جمعی، همدلی و همراهی دولت و مردم است. به همین منظور برگزاری کارگاهها و دورههای آموزشی را میتوان اقدامی ارزشمند در راستای تربیت افراد آگاه و تعمیم آموزش به لایههای مختلف ساکنان مناطق آلوده به مین تلقی کرد. برسان در توضیح این مسأله میگوید: «در همین راستا، جمعیت هلالاحمر استان کردستان براساس وظیفه ذاتی خود بحث آموزش را در اولویت قرار داده و آموزش مربیان پروژه آگاهسازی از خطرات مین را به صورت مداوم انجام داده است. این جمعیت طی سالهای گذشته به صورت مداوم با همکاری صلیبسرخ جهانی و سازمان امدادونجات دورههای منسجم و اثرگذاری درباره مواجهه با مین برای مردم برگزار کرده است.» بگذارید حرفهای راوی، پایانبندی برای این گزارش باشد: «نهضت بینالمللی صلیبسرخ و هلالاحمر دو هدفِ تعریف شده دارد؛ یکی از این اهداف «تسکین آلام بشری» و هدف دیگر هم «حمایت از زندگی و سلامت انسانها بدون درنظر گرفتن هیچگونه تبعیض میان آنها» است. همین هدفها، همین که من هلال احمری هستم، باعث شد تا به این عرصه ورود کنم.»
آگاهسازی از خطرات مین یک ضرورت
[سیدحسن مهدیاننسب| مربی خطرات مین و مواد منفجرنشده] در سده اخیر گستردگى و بهرهگیری متعدد از سلاحى به نام «مینهاى زمینى» باعث شده است که فاجعهانگیزترین تراژدىهای تلخ و مرگبار در طول این سالها در دنیا رخ دهد. گزارشهای بینالمللی نشان میدهد بیش از ۸۴ کشور جهان با این مسأله تلخ مواجه هستند. در کشور ما نیز طی هشتسال جنگ تحمیلی دشمن تعداد بسیاری مین در بخشهای وسیعی از اراضی كشور کاشت و البته ناگفته نماند که در طول سه دهه پس از جنگ گروههای جهادی تلاشهای بسياری برای پاكسازی مناطق آلوده کردند. علاوه بر این تعداد بسیاری از مهمات منفجرنشده نیز در محلهای آلوده باقی مانده است که از آن با عنوان مهمات باقیمانده از جنگ نام برده میشود. متاسفانه آسیبهای ناشی از مینها باعث معلولیت، مراقبتهای طولانیمدت و صرف هزینه گزاف برای بهبودی افراد آسیبدیده میشود. براساس تعریف مندرج در پیمان اتاوا مین هر وسیلهای است که روی سطح زمین یا زیر خاک قرار میگیرد و به گونهای طراحی شده است که در اثر حضور، نزدیکی یا تماس یک فرد منفجرمیشود. باید توجه داشت که این مینها با توجه به شکل، جنس، شرایط جوی و خاک منطقه میتوانند عملکردی متفاوت داشته باشند. بهطور مثال در برخی از مناطق ماسهای به دلیل شرایط جوی و ویژگی زمین احتمال جابهجایی یک مین را نیز باید مدنظر قرار داد. مسألهای که خود برهانی برای توجه به موضوع آموزش و آگاهی از خطرات مین است. به همین منظور جمعیت هلالاحمر با تبیین گروههای هدف به آموزش این مهم در شهرهای مرزی پرداخته است. اهالی بومی، کودکان، گردشگران مناطق مرزی و کشاورزان ازجمله گروههای هدف هستند که در جمعیت هلالاحمر در موضوع آموزشهای آنها کوشیده شده است. سال گذشته نزدیک به ۳۱۰هزار نفر در پروژه آگاهی از خطرات مین در ۶ استان ایلام، آذربایجانغربی، خوزستان، کردستان، کرمانشاه و خراسانرضوی آموزشهای لازم را فراگرفتند.
نصب بنر، پوستر و ماکت انواع مینها در مناطق حساس، برگزاری کارگاه ویژه در سطح امکان دولتی، مدارس و مساجد و توزیع دفترچههای حاوی نکات ایمنی ازجمله اقدامات جمعیت هلالاحمر بوده است. همچنین مربیان جمعیت هلالاحمر در روستاهایی که در حاشیه و در معرض مخاطرات مین هستند، با هماهنگی بخشدار، مسئول آموزشوپرورش و دهیار اقدام به تدریس و آگاهی مردم از مخاطرات مین و مواد منفجرنشده کردهاند.
ضرورت آموزش خطرات مین و مواد منفجرنشده به کودکان بهعنوان گروهی از افراد در معرض آسیب جدیتر، آموزش رفتارهای صحیح، آشنایی با علایم مناطق خطر، نشانههای خطر، انواع صدمات مواد منفجرنشده و پیامدهای آنها و در مجموع تغییر رفتار از اهداف پروژه آموزش و آگاهسازی ساکنان مناطق مرزی به شمار میآید. البته در شرایط کنونی به دلیل شیوع کرونا آموزش چهرهبهچهره و کارگاهها برگزارنمیشود. اما برنامهریزی شده است تا بودجه ذخیرهشده در این مورد صرف خرید و توزیع اقلام بهداشتی در مناطق شود.
یکی دیگر از مواردی که اهمیت دارد، ارزیابی این آموزشهاست. جمعیت هلالاحمر به صورت متداول این موضوع را واکاویمیکند که از گذشته تا به حال چقدر خطرپذیری در مورد مین و مواد منفجرنشده کاهش پیدا کرده و در طول اجرای این پروژه از مجروحشدن و جان باختن تعدادی از هموطنان با آموزشها و اقدامات پیشگیرانه جلوگیری شده است.