[شهروند] دی ماهسال 95 بود که استاندار خوزستان اعلام کرد مشکل آب بخش «غیزانیه»، سه ماه دیگر حل میشود. چهارسال پس از آن روزها، مشکل آب هنوز به سیاق قبل است و همین هم عاملی بود تا در روزهای اخیر اهالی این منطقه دست به تجمع بزنند و از مسئولان بخواهند این بار دیگر کار را یکسره کنند. بستن جاده اما کار را به خشونت رساند تا جایی که فرمانده انتظامی شهرستان اهواز از زخمی شدن دو نفر از تجمعکنندگان با سلاح ساچمهای پلاستیکی ضد شورش خبر داد: «اعتراض مردم به تأمین نشدن آب شربشان مطالبهای قانونی است اما باید در مجرای قانونی انجام شود.» مشکل آب اما فقط برای غیزانیه نیست. کل استان درگیر است و مردم «دهدز» هم 15سال است درگیر جیرهبندی آباند. نماینده مردم اهواز در مجلس میگوید یک سوم ماجرا به اعتبارات ربط دارد و مابقی مشکلات آبفای خوزستان است که پیمانکاران نادرست را بدون تشریفات و با رابطه انتخاب میکند. اهالی غیزانیه میگویند: «آب را دادند به پیمانکارها و ما بیآب شدیم. دام و خودمان تشنهایم.» مشکل آب این منطقه سبب شد
رئیس جمهوری هم واکنش نشان دهد و در گفتوگوهایی با وزیر نیرو و استاندار خوزستان، دستور دهد تا هرچه سریعتر بخشهای ذیربط اقدامات لازم را برای رفع این معضل انجام دهند. روز گذشته شرکت آب و فاضلاب استان خوزستان با صدور اطلاعیهای به مشکل آب منطقه پرداخت و دلیل این مشکل را تأمین نشدن اعتبارات لازم، نبود مواد اولیه، تولید لوله و معارضان شامل کشاورزان و سازمانهای دولتی دیگر دانست و اعلام کرد ازسال ۹۸ اجرای این پروژه پس از وقفه طولانی مجدد آغاز شد و هم اکنون در مراحل پایانی احداث فاز اول قرار دارد و بهزودی به بهرهبرداری خواهد رسید. استاندار خوزستان هم در جمع خبرنگاران دیروز بیان کرد که اعتراض مردم به حق بود تا 2 هفته آینده آب به غیزانیه میرسد.
سهم بالای گاومیشها از شبکه آبرسانی
«غیزانیه» یعنی منطقهای وسیع با روستاهای بیشمار. روستاهایی که با فاصله از هم قرار دارند و مشکل آب همیشه با آنها همراه بوده است. آبرسانی به روستاهای غیزانیه از سالهای گذشته شروع شد؛ یکبار درسال 91-90 و بار دیگرسال 95 اما به شکل جدی ازسال گذشته قرار بر این شد تا آبرسانی جدیتر از سالهای پیش پیگیری شود. داود حسینی، کارشناس آبفا به «شهروند» از اهالی میگوید که اغلب قبول ندارند که لولههای آبرسانی از حاشیه زمینهای کشاورزیشان عبور کند درحالیکه اغلب زمینهای کشاورزی این منطقه دیماند و سندی به خود نمیبینند تا به واسطه آن پولی بابت خسارات به آنها تعلق بگیرد. او مسأله دام و تعداد بالای احشام منطقه را بُعد دیگر آبرسانی میداند. او میگوید که خط آبرسانی این منطقه قدیمی است و قطر کمی دارد: «مبنای آمارهای وزارت نیرو تعداد نفرات ساکن در روستاهاست، درحالیکه بیشتر روستاییان از مخازن بتنی برای گاومیشهایشان بهره میبرند برای همین سایر روستاها بیآب میمانند. متاسفانه بهغیر از عبور خط انتقال از زمینها راهکار دیگری وجود ندارد اما اهالی با آن کنار نمیآیند.»
وزارت نیرو باید پاسخگوی وضع فعلی باشد
اوایل سال 96 بود که دولت خبر از اختصاص اعتبار 23هزار میلیاردی برای حل مشکلات زیرساختی در خوزستان داد که این اعتبارات برای سه بخش آب و فاضلاب استان، آب و برق و آبفای اهواز هزینه شود؛ اعتباری که بر اساس مصوبه مجلس در همان زمان قرار شد به منطقه داده شود. علی ساری، نماینده اهواز در مجلس دهم حالا به «شهروند» میگوید آنها برای تصویب این اعتبارات تلاش بسیار کردند و بر این اساس مقرر شده بود تا پایان سال 98 مشکل آب منطقه حل شود، اما اینطور نشد و اعتراضات به مشکل آب در این روزها بالا گرفته است: «تنها بخش کوچکی از ماجرا به کمبود اعتبار و دیر رسیدن آن به منطقه برمیگردد. مشکل اصلی، ضعف مدیریت آبفای منطقه است.» او میگوید ساختار مدیریتی وزارت نیرو ضعف گستردهای دارد و آنها در این سالها شاهد بودند که پیمانکاران عمدتا با ترک تشریفات برای پروژه انتخاب شدهاند و در نتیجه اتلاف مالی صورت گرفته است: «آخرین گزارشها از انجام پروژه نشان میداد که در حدود 80 نقطه در اهواز و کارون مشغول به کار هستند، اما کار در غیزانیه متوقف شده است. گفته شد به دلیل لولههای گازرسانی و ریل راهآهن کار متوقف شده، اما من این را قبول ندارم.» ساری میگوید کانالی سهمتری با پهنای 50 متر برای حل مشکل لولههای گاز و ریل راهآهن کنده شد. خاکبرداریهای سنگینی برای این کار انجام گرفت و در نتیجه نمیتوان این مورد را دلیل به ثمر نرسیدن پروژه دانست: «پروژه به خاطر پیمانکارانی پیش نرفت که کارشان این نبود و عاملی شدند تا پولها هدر برود.» او میگوید: «مدیریت استان در بالاترین سطح باید به بخش رسیدگی کند. باید پیش از این وارد عمل میشد و نظارت میکرد و از معاونت عمرانی آبفا میخواست برای تأخیر در اتمام پروژه، دلایل انتخاب پیمانکاران و ... پاسخگو باشند، اما هیچکدام از این اتفاقات نیفتاده است.»
لولههایی که از هزار جا شکسته است
بیآب ماندن دامها، صدای اهالی غیزانیه و روستاهای دیگر را بلند کرد و نام این منطقه را در خوزستان سر زبانها انداخت تا اهالی از هفتسال پیش بگویند که لولهها به خورد زمین داده شد تا آب به روستاها برسد و آنها دل ببندند به روزهایی که قرار بود نه دامشان تشنه بماند نه خودشان، هرچند آب لولهها به همه روستاها نرسید و حالا دو سالی میشود که خود غیزانیه هم بیآب مانده تا تانکرهای جهاد راه روستاها را در پیش بگیرند برای نجات دامها و اهالی از تشنگی. بریهی، دامدار است و اهل روستای عبدالسید، نزدیک به غیزانیه و دلنگران بیآبی دامهایی که تا دو سال پیش از تانکرهای جهاد سیراب میشدند: «هم دامها، هم خودمان تشنهایم.» آسمان که مهربان شد و باران گرفت، جهاد کشاورزی گفت باران که میزند نیازی به آب تانکرها نیست. اهالی که هراس از دست دادن دامهایشان را داشتند، نامه نوشتند و رفتند و آمدند اما راه به جایی نبردند: «آب دو سالی است قطع است. هفتسال پیش لولهها را کشیدند، اما دو سال است آب لولهها به روستا نمیرسد و خود غیزانیه هم بیآب مانده چه برسد به روستاهای دیگر.» قبل از آمدن لولهها، آب چاهها آب اهالی و دامهایشان را میداد تا اینکه درختچههای جهاد سازندگی یکی پس از دیگری سبز شد: «جهاد سازندگی که درختچهها را کاشت آب چاهها تلخ شد و بیآب ماندیم. لولهها هم که آب ندارد. قبلا دو متر چاه میکندیم به آب میرسیدیم، اما حالا در هفتمتری هم خبری از آب نیست.» لولههایی که وظیفه رساندن آب به روستاها را داشتند حالا بستهایشان از هم جدا شده و آب را به خورد زمین میدهند تا اهالی روستاها همچنان چشمانتظار آب بمانند: «به جهاد میگوییم لولهها از هزار جا شکسته و آب هدر میرود؛ از رامهرمز تا روستای خودمان، اما میگویند باید جوشکار بیاید، ولی چه وقت قرار است بیاید هنوز معلوم نیست.»
دهدز بیآب، محصور میان سدها
نبود آب فقط مشکل غیزانیه نیست. در بیشتر نقاط شمالی خوزستان مردم برای به دست آوردن آب سختی میکشند؛ مثل روستای جفیر در جنوب غرب اهواز که روزی دو ساعت آب دارد و کانون داخلی فعال ریزگرد است؛ مثل روستای طاهریه؛ مثل مگطوع و یبر. آب دهدز (از توابع ایذه) برای 10 روز قطع بود و یکشنبهشب بالاخره وصل شد اما فقط برای دو، سه ساعت و تا حدی که مردم بتوانند ظرفهایشان را پر از آب کنند و منتظر بنشینند تا روز دیگری که دوباره آب بیاید. 15سال است که آب مهمترین مشکل مردم این دیار است.هژیر کیانی، دبیر شورای هماهنگی تشکلهای محیط زیستی و منابع طبیعی استان خوزستان و از اهالی دهدز میگوید: «از زمان آبگیری سد کارون سه در آبان سال 83 تا به امروز، آب در دهدز جیرهبندی شده است. آب از چاههای آهکی بیکیفیتی که سراسر رسوب است، با سختی بسیار به دست مردم میرسد و مردم از آن استفاده نمیکنند مگر برای شستوشو که همین هم 10 روز قطع بود.» اینطور که کیانی میگوید دو چاه آب 44 روستای دهدز را تغذیه میکنند و قطعی آب به دلیل اتمام ذخیره این چاههاست: «چاه دیگری هم بود که معاونان آبفای خوزستان برای بازدید آمدند و قرار شد احیا شود، اما این چاهها خیلی که بتواند در این وضع جیرهبندی جواب بدهد، حداکثر یکسال ظرفیت دارد. 44 روستا از الان باید با جیرهبندی بسازند تا سال دیگر.» شورای هماهنگی تشکلهای محیط زیستی و منابع طبیعی استان خوزستان برای حل مشکل آب بارها با مسئولان مکاتبه کرده است: «آبرسانی به 2500 مشترک روستایی و بیش از یکهزار مشترک شهری، مشکل لاینحلی نیست، اما واقعیت این است که در سطح استان و وزارت نیرو، هیچ برنامهای برای آبرسانی به این مردم وجود ندارد.»