عباس عبدی روزنامهنگار
چندی پیش و پس از اوجگیری کووید۱۹ در اسپانیا یک محقق و زیستشناس اسپانیایی با تعریض به شرایط و اصول حاکم بر اقتصاد این کشور گفت: «...شما به یک فوتبالیست یکمیلیون دلار در ماه میدهید و به یک محققِ بیولوژیست ۱۸۰۰ یورو؛ شما امروز در پی درمان هستید. سراغ کریستیانو رونالدو یا مسی بروید، آنها برای شما یک درمان خواهند یافت...»
این اظهارنظر بازتاب گستردهای داشت. در بسیاری از گروههای اجتماعی نیز دیده شد و به موضوع پرداختند. برخی در مقام رد آن گفتند كه فوتبالیستهای مذكور چقدر ارزشافزوده و شغل ایجاد میكنند و این اظهارنظر انتقادی را سادهلوحانه دانستند. آنان توجه نداشتند این خانم هیچ چیزی جز یك واقعیت ساده را نگفته است. اینكه اگر یك زیستشناس 1800 یورو دستمزد بگیرد و یك فوتبالیست یكمیلیون یورو، این واقعیت معرف نظام ترجیحات و مطلوبیتهای مردم است. طبیعی است كه این مردم باید به تبعات این نظام ترجیحات خود تن دهند. ولی آیا واقعا مردم چنین مطلوبیتی را ترجیح میدهند؟ حداقل درشرایط كنونی خیر. پس چرا پیشتر هزینه لازم برای ترجیح امروز خودشان را نپرداختهاند؟ پاسخ به این پرسش كلید حل معماست.
مردم و نظام بازار نمیتوانند چنین مسألهای را مدیریت و متوازن كنند. اگر ما هرسال با یك ویروس مشابه كرونا سروكار داشتیم، حتما این هزینه را میپرداختیم، ولی هنگامی كه در هر قرن یك یا دوبار با چنین پدیدهای مواجه میشویم، چه كسانی باید هزینه آن را پرداخت كنند؟ روشن است كه پاسخ به این پرسش در چارچوب رفتار فردی به دست نمیآید. اینجاست كه دولتها باید بهعنوان جانشین افراد حقیقی وارد ماجرا شوند و هزینههای چنین مطلوبیتی را در زمان مناسب بپردازند. بهداشت و سلامت را نمیتوان تماما در ذیل سازوكار بازار و ترجیحات فردی قرار داد. البته حتی اگر تخصیص منابع در زمینه بهداشت از سازوکار بازار خارج شود، باز هم معلوم نیست هزینههای تحقق چنین مطلوبیتی از سوی دولتها پرداخته شود؛ زیرا دولتها نیز دنبال حداكثركردن منفعت كوتاهمدت خود هستند و سرمایه لازم برای این كار را در جاهای دیگری هزینه خواهند كرد. از اینرو لازم است كه نهادهای مدنی وارد ماجرا شوند و صرف هزینه را برای چنین مطلوبیتی در آینده نامعلوم پیگیری كنند و اجازه ندهند كه در حوزههای دیگری صرف شود. مسأله این است كه ساختار بازار بهگونهای نیست كه تا این حد از آیندهنگری را در رفتار فردی و تخصیص بهینه منابع در موضوع بهداشت ایجاد كند. شکست بازار در بهداشت استثنا بر قاعده است. استثنایی که حد و حدود آن را در هرحوزهای با احتیاط باید تعیین کرد. فراموش نشود كه این حرفها به منزله نفی بازار نباید تلقی شود. نظام بازار قاعده و اصل است، باید موارد استثنا و خلاف قاعده را با احتیاط شناسایی و برنامهریزی كرد. اگر این كار نشود، آن قاعده نیز تحت خطر قرار خواهد گرفت.