[ملیحه محمودخواه] آنقدر جمعیت زیاد است که نمیتوان قدم از قدم برداشت. سیل جمعیت توان حرکتکردن به سمت میدان اصلی را از بین میبرد. درهمین لحظه چند نیروی امدادگر هلالاحمر با لباس قرمز و سفید که پشت لباسهایشان کلمه امدادونجات نقش بسته، به سمت جمعیت میدوند و از جمعیت میخواهند راه را باز کنند. حالا جمعیتی که تا آن لحظه امکان حرکت نداشت، در یک چشم بههمزدن با هر زحمتی که هست، راه را برای قرمزپوشان هلالاحمر باز میکنند. مردی که ناراحتی قلبی داشته، دچار مشکل شده است و نیروهای امدادی برای کمک به او میدوند. چند دقیقه بعد برانکاردی روی دستشان است که مردی حدودا چهلوپنجساله روی آن خوابیده است. بیمار را به مرکز هلالاحمر شهر تهران میبرند. تعدادی از نیروهای هلالاحمر در آنجا مستقر هستند و با وجود ازدحام سریع کار درمانی را انجام میدهند. این تنها چند دقیقه از فعالیت نیروهای جمعیت هلالاحمر است که با دلی عزادار در مراسم تشییع پیکر سردار سلیمانی در تهران حضور داشتند. نیمهشب پنجشنبه شبکههای مجازی خبر حمله به فرودگاه بغداد را منتشر کردند. خبرها خوب نبود، اعلام شد که تعدادی از نیروهای حشد الشعبی به شهادت رسیدند و چند ایرانی نیز در خودروهایی که راکت آمریکاییها به آن اصابت کرده، حضور داشتهاند. نزدیک صبح خبر آوار شد، حاجقاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس و سرداری که مرد شماره یک نابودی داعش بود، در حمله پهپادهای نیروهای آمریکایی به شهادت رسید. این خبر مثل موج تمام کشور را گرفت و خبر اول رسانههای جهان شد. همه به دنبال تکذیب این خبر در شبکههای مجازی میگشتند تا اینکه صبح روزجمعه خبر تأیید شد. سردار سلیمانی به همراه ابومهدی مهندس و چند همراه دیگر به شهادت رسیده بودند. قرار شد مردم در خوزستان و کربلا و تهران و مشهد با پیکر شهدای این حادثه وداع کنند؛ دیروز خودروی حامل شهید سردار سلیمانی و همراهانش درحالی از تهران گذشت که خودروی غرق در گل پیکرهای شهدا تا ساعتها در میان جمعیت ماند و حضور میلیونی مردم حرکت خودرو را به کندی میسر میکرد. محل قرار تشییع پیکرها از خیابان فردوسی تا میدان آزادی عنوان شده بود. اما از ساعتهای ابتدایی بامداد در خیابان اصلی جای سوزنانداختن نبود، همه فارغ از هر جناح و حزب سیاسی آمده بودند، بسیاری ماجرای شهید سلیمانی را جدا از همه مشکلات جامعه میدانستند و میگفتند شهید سلیمانی بر گردن همه ما حق دارد. پیرزنی کمرخمیده آهستهآهسته قدم برمیداشت و هرچند قدمی که میرفت، روی سکوی جلوی مغازههایی که عکس سردار سلیمانی را بر کِرکِرههای بستهشان چسبانده بودند، نفسی تازه میکرد. کنارش مینشینم و چندثانیهای چند نفس تند و پشتسر هم میکشد تا نفسش چاق شود. میگویم: «مادر شما با این حالت چرا؟» میگوید: «حاجقاسم پیر و جوان را جدا نکرد.» دفاع از امنیت کشور کار کوچکی نیست، او رفت تا جوانهای ما بمانند و ما امروز با خیال راحت صبح از خواب بیدار شویم. اگر آمدهام تنها خواستم سهم خودم را از رشادت او ادا کرده باشم. دوباره راه میافتد و لنگانلنگان وارد سیل جمعیتی میشود که همگی به عشق سرداری که به دلها حکومت میکرد، آمده بودند.
از انتقام خون سردار سلیمانی کوتاه نمیآییم
پرچمهای زردرنگ مقاومت و پرچم کشور عراق در میان جمعیت زیاد به چشم میخورد و برخی جوانها نیز کفن پوشیدهاند و میگویند آمادهاند تا انتقام سردار سلیمانی را بگیرند. یکی از آنها که خود را مصطفی معرفی میکند، به خبرنگار «شهروند» میگوید: «از ساعت 6 صبح به خیابان انقلاب آمدهام تا اعلام کنم سردار سلیمانی و همرزمانش تا همیشه در ذهن و قلب ما باقی میمانند. ما به راهشان پایبند هستیم و ذرهای از آن کوتاه نمیآییم. با وجودی که بسیاری از کشورها به تکاپو افتادهاند که راه سازش را به ایران نشان دهند اما ما از انتقام خون سردار سلیمانی کوتاه نخواهیم آمد.» جوان دیگری که خودش را حمید معرفی میکند و دوش به دوش مصطفی در حرکت است، در تأیید حرفهای دوستش میگوید: «خون شهدای مقاومت نباید وسیله سازش با آمریکا باشد؛ چراکه ما به فکر انتقام از آمریکا هستیم و همان موقع با صدای بلند درمیان جمعیت فریاد زد: «شعار ما یک کلام، انتقام انتقام».
حضور پررنگ هلالاحمر در مراسم تشییع سردار سلیمانی
آنقدر جمعیت زیاد است که نمیتوان قدم از قدم برداشت؛ در قسمتهایی از خیابان کارگر که به میدان انقلاب منتهی میشود، سیل جمعیت توان حرکتکردن به سمت میدان اصلی را از انسان میگیرد. در همین لحظه چند نیروی امدادگر هلالاحمر با لباس قرمز و سفید که پشت لباسهایشان کلمه امدادونجات نقش بسته به سمت جمعیت میدوند و از جمعیت میخواهند راه را باز کنند. حالا جمعیتی که تا آن لحظه امکان حرکت نداشت، در چشمبههمزدنی با هر زحمتی است راه را برای قرمزپوشان هلالاحمر باز میکند. مردی که ناراحتی قلبی داشته، دچار مشکل شده است و نیروهای امدادی برای کمک به او میدوند پشت سرشان حرکت میکنم اما از آنها جا میمانم. برگشتنشان چنددقیقهای بیشتر طول نمیکشد و برانکاردی روی دستشان است که مردی حدودا چهلوپنج ساله روی آن خوابیده است. بیمار را به مرکز هلالاحمر شهر تهران میبرند، تعدادی از نیروهای هلالاحمر در آنجا مستقر هستند و کار گروهی در آنجا رخنمایی میکند.
یکی از آنها که روی کاور قرمزش نام کادر پزشکی خورده است، سریع خودش را به اتاقی که تجهیزات در آن است، میرساند و کپسول اکسیژن را از آنجا به اتاقی که چند مرد و زن بیمار در آن خوابیدهاند، میرساند. ماسک اکسیژن را روی صورت مرد میگذارد و از او میخواهد با آن نفس بکشد. کمی آنطرفتر امدادگری در حال گرفتن فشار خون جوانی است و امدادگر دیگری با محبت از همراهانی که به همراه بیماران به اتاق میآیند، میخواهد که فضا را برای افزایش اکسیژن برای بیماران باز کنند. یکی از امدادگران که بقیه او را آقای کاظمی صدا میکنند، به «شهروند» میگوید که امداد زمان و مکان نمیشناسد، در مراسمی که مردم میلیونی حضور دارند احتمال آنکه افرادی دچار مشکل شوند، بیشتر است و به همین دلیل نیروهای جمعیت هلالاحمر از دیشب آمادهباش هستند، وظایفشان مشخص شده است و همه میدانند که باید چه کاری انجام دهند. حال مرد چهلوپنج ساله کمی بهتر شده است و حالا نفسنفس زدنش در زمانی که او را به مرکز منتقل میکردند بسیار شدید بود، اما کمی بعد آرامتر شد. کاظمی ادامه میدهد: «این حضور مردم چیزی جز عشق تعریف نمیشود. بیشتر کسانی که در جمعیت دچار مشکل میشوند، سالمند هستند یا اینکه مشکل قلبی دارند اما تنها چیزی که حضور آنها را در میان جمعیت توجیه میکند، همین عشقی است که به سردار سلیمانی دارند. همین عشق نیز کار ما را هم شیرینتر کرده است. امروز خیلی سر بچهها شلوغ بود و ازدحام جمعیت کار را سختتر هم میکرد اما بچهها امروز به عشق سردار دلها در این مراسم حاضرند و خستگی برایشان معنایی ندارد.»
چیزی جز عشق نیست
چشمهای مرد چهلوپنجساله باز است و ماسک را از صورتش برداشتهاند، حالا نفسش سر جایش آمده و با کمک یکی از امدادگران نشسته است. کمی آنطرفتر امدادگری که چندباری برای آوردن بیمار بیرون دویده است، روی زمین نشسته است به او میگویم خستهای؟ میگوید نه امروز خستگی معنا ندارد، روزی که شنیدم سردار سلیمانی به شهادت رسیده است تا ظهر ماتومبهوت بودم. آن روز پایگاه بودم زنگ زدم به مادرم صدای گریهاش به من فهماند که او نیز از این خبر مطلع شده است. سردار سلیمانی شر داعش را از سر دنیا برداشت و این لطف بزرگی نهتنها به مردم ایران که به همه جهان بود و حضور در مراسم تشییع پیکر این شهید تنها کاری بود که از دست ما برمیآمد.
مرد چهلوپنجساله حالش بهتر شده و کمی جمعتر مینشیند تا بیمار دیگری که امدادگران آن را به مرکز هلالاحمر رساندهاند، راحتتر بخوابد. او توضیح میدهد که مشکل حاد قلبی دارد و تحت نظر پزشک است؛ اما امروز هر چقدر با خودش کلنجار رفته نتوانسته به مراسم نیاید و به همین دلیل به همراه زن و فرزند چهارسالهاش از خیابان خاوران خودش را به انقلاب رسانده است. او میگوید: «شهدای مدافع حرم بر گردن همه ما حق دارند و سردار سلیمانی در رأس هرم این شهدا قرار دارد که اگر نبود معلوم نبود ما در چه شرایطی بودیم. حضور ما در این مراسم دینی بود که باید ادا میکردیم.» جمعیت دو دسته شدهاند؛ عدهای هنوز به سمت شمال میدان انقلاب حرکت میکنند و عدهای نیز مسیر جنوب را طی میکنند اما هنوز پلاکاردها و دستنوشتهها و عکسهای شهید بر روی دست مردم قرار دارد با اینکه ساعتها از زمان شروع مراسم تشییع جنازه گذشته اما هنوز چهرهها خسته به نظر نمیآید و این را چیزی جز عشق نمیتواند تفسیر کند.
ارایه خدمات امدادی به بیش از 3هزار نفر در مراسم تشییع شهدای مقاومت
شاهین فتحی، مدیرعامل جمعیت هلالاحمر استان تهران در گفتوگو با «شهروند» درباره حضور جمعیت هلالاحمر برای پوشش مراسم تشییع پیکر شهید قاسم سلیمانی و شهدای مقاومت عنوان کرد: «بیش از هزار و 500 امدادگر، پزشک و پرستار و نجاتگر این مراسم پرشور را در پایگاههای جمعیت هلالاحمر استان تهران در مسیرهای حضور مردم، پوشش امدادی دادند و 500 امدادگر بهعنوان نیروهای پشتیبان در تمام این مدت آمادهباش بودند تا درصورت نیاز به کمک نیروهای مستقر بیایند.» فتحی ادامه داد: «88 دستگاه وسیله نقلیه امدادی ازجمله آمبولانس و اتوبوسآمبولانس از ساعتهای اولیه صبح دیروز در خدمت مردم شرکتکننده در این مراسم بودند و براساس آماری که تا ساعت 13 روز دوشنبه از سوی پایگاهها به دست ما رسیده است، بیش از 3هزار نفر از مردم عزیز حاضر در مراسم تشییع شهدای مقاومت در تهران از خدمات امدادی جمعیت هلالاحمر بهره مند شدهاند و 124نفر هم که بعضا دچار شکستگی یا ناراحتی تنفسی شده بودند یا بیماری زمینهای قلبی- عروقی داشتند، برای پیگیری درمان به بیمارستان منتقل شدند.» مدیرعامل جمعیت هلالاحمر استان تهران تصریح کرد: «حضور و فعالیت جمعیت هلالاحمر در چنین مراسمی که حضور بیش از 5میلیون نفر از مردم تهران را شاهد بودیم، بینظیر و بسیار هماهنگ بود و با توجه به برنامهریزیها و هماهنگیهایی که از شب قبل از مراسم با دیگر دستگاههای امدادرسان داشتیم، خوشبختانه توانستیم خدمات در خور و شایستهای به مشارکتکنندگان در این مراسم بزرگ ارایه دهیم. البته خدمات جمعیت هلالاحمر تا پایان روز دوشنبه ادامه دارد و آمار اعلامشده تا ساعت 13 روز برگزاری است.»