شادی خوشکار | کسی که قدرت بیشتری دارد باید راهی بگشاید. راهی برای گفتوگو با مردم، چراکه مردمی که در آبان 98 در خیابان اعتراض کردند همچنان خواهان گفتوگو هستند. این یکی از نتایج نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان(ایسپا) است.
62.5درصد از مردم در این نظرسنجی گفتهاند از حاکمیت انتظار دارند با آنها گفتوگو کند. ایسپا در نشستی بخشی از نتایج این نظرسنجی را که از دوازدهم تا نوزدهم آذر به صورت حضوری بین مردم استان تهران انجام شد، منتشر کرد. شهرهای تهران، اسلامشهر، ورامین، دماوند و روستاهای استان تهران در این نظرسنجی شرکت داشتند.
ایسپا روز چهارشنبه براساس این نتایج دو نشست با عنوان منطق اجتماعی اعتراضهای آبان 98 در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار کرد. چهار پژوهشگر علوم اجتماعی در این نشست تلاش کردند تحلیلی از اعتراضهای آبان ارایه کنند. محمد فاضلی، استاد دانشگاه شهید بهشتی. طبقه بالا که وضع اقتصادی خوبی دارد اجازه بروز سبک زندگی و علایقش را ندارد. طبقه پایین از نظر اقتصادی از دست میدهد. جوانان، آینده و چشماندازی ندارند. طبقه متوسط احساس میکند سقوط به طبقه پایین را تجربه میکند و تحصیلکردهها که عمرشان را برای تحصیل میگذارند و با آینده بیکار مواجه میشوند و سالهای عمرشان را میبازند.
آنها که کسب و کار دارند به دلیل عدم ثبات وضع سقوط دارند. چنین وضعیتی مولد یک استرس دائمی، خستگی اجتماعی و نارضایتی اجتماعی گسترده برای همه افراد جامعه است.» او تأکید کرد بیشترین اعتراضات در جایی رخ داده که یک توسعه نامتوازن شدید تجربه شده است؛ مناطقی که تمرکز فقر در کنار تمرکز ثروت بود. از نظر فاضلی مرحله پس از نارضایتی خشمگینی و مرحله پس از خشمگینی، نفرت است: «در وضع نارضایتی آدمها دست به کنش نمیزنند و با آن نارضایتی به همزیستی میرسند. اما در مرحله خشمگینی آدمها فکر میکنند علت خشم را میدانند و حاضرند برای فرونشاندن خشمشان کاری هم انجام دهند. اما وقتی به نفرت میرسند حتی از تشخیص علت هم فرومیمانند و نمیدانند باید چه کار کنند . این گذار خطرناک است.»
و در مقدمه سخنانش با اشاره به منتشر نشدن نتایج نظرسنجیها در ایران از نادیده گرفتن حقوق مردم در این زمینه انتقاد کرد و درباره نتایج نظرسنجی ایسپا گفت: «در همه متغیرهای منفی جمعیت تحصیلکرده و بین 18 تا 29 به طرز معناداری از بقیه گروههای اجتماعی شاکیتر و ناراضیتر و خشمگینترند.» فاضلی در ادامه بخشی از دادهها را اعلام کرد. براساس یافتههای این پژوهش 80درصد مردم استان تهران باور داشتهاند که خارجیها از اعتراضها سوءاستفاده میکنند و در عین حال 73درصد مردم گفتهاند راهی جز اعتراض باقی نمانده است. با این حال 67درصدشان حتی میگویند اعتراض هم فایدهای ندارد چون کسی توجه نمیکند. 65درصد گفتهاند اغتشاش و ناامنی خسارت به بار میآورد و خوب نیست: «نقطه امید آنجاست که 62درصد همین مردم خواهان گفتوگو هستند. مکانیسم گفتوگو در جامعه بسته شده است.» محمد آقاسی، رئیس سابق مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران به علوم اجتماعی دانشگاهی انتقاد کرد و گفت که از تحلیل فضا عقب مانده است: «جامعهشناسی خارج از آکادمی که مهمترین بروزش موسسات نظرسنجی بودهاند موفقتر عمل میکند. عدهای گفتهاند کسانی اعتراض میکنند که از وضع آسیبدیدهاند. اما دادههای جدید میگویند نارضایتی زمانی تبدیل به اعتراض جمعی میشود که یک هویت جمعی شکل بگیرد.» به عقیده او اکنون شبکههای اجتماعی فضای مناسبتری برای گفتوگو فراهم کردهاند: «فضای سیاسی رسمی کشور منهای افکار عمومی دارد پیش میرود و به راهحلهایی رو میآورد که بتواند مردم را آرام کند، مثلا یارانه میدهد. ما با جامعهای طرف هستیم که دایم به آن بیتوجهی شدهاست. بهارسال 98 که از مردم پرسیدیم چه آرزویی دارید اولویتهای مردم متأثرکننده بود، بخش زیادی گفته بودند ما اصلا آرزویی نداریم.»
احمد نادری، رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران سخنران بعدی این نشست، اعتراضهای آبان 98 را سومین جنبش حاشیهنشینان در ایران دانست. او سپس با تمرکز بر آرای جامعهشناسانی مثل آصف بیات که درباره سیاستهای خیابانی نوشتهاند، گفت: «تهیدستان شهری میخواهند فضای بیشتری را اشغال کنند و چون صدایی ندارند سیاست را به خیابان میآورند» نادری که گفته بود میخواهد از بحثهای سیاسی اجتناب کند درنهایت با انتقاد از دولت و نگاه نئولیبرال آن صحبتهای خود را خاتمه داد. دانشجویان به سخنرانان گفتند تحلیلهایشان عمیق نیست. مسألهای که ابراهیم حاجیانی، معاون مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری آخرین سخنران این نشست هم به آن اشاره کرده بود. او به پراکندگی و فراوانی اعتراضات اشاره کرد. از نظر حاجیانی جامعهشناسان در تحلیل وقایع دچار بنبست مفهومی و نظری هستند: «این تئوریها شواهد لازم دارند و هنوز خیلی زود است که در موردشان به قضاوت برسیم. با این تحلیلها دانش جامعهشناسیمان را تقلیل میدهیم.»