امین فرجپور| در یکی از بیشمار کمدیهای روزانه که از شبکههای تلویزیونی پخش میشود، جنیفر آنیستون نقش زنی را دارد که در یک بحران شغلی گرفتار آمده است. در این سریال که «مورنینگ شو» نام دارد، آنیستون در بخشی از دیالوگهایش میگوید که «گاهی اوقات به زنان اعتماد نمیشود و قدرت و کنترل به آنها اعطا نمیشود و بنابراین زنان مجبورند آن را به زور به دست آورند».
جالب اینکه «مورنینگ شو» که روی موضوع تغییر دینامیک قدرت بین زنان و مردان تمرکز کرده، در پشت صحنه توسط زنان کنترل و هدایت میشود. میمی لدر بهعنوان یکی از سه کارگردان زن این برنامه تقریبا نیمی از سری اول را کارگردانی کرده است. جنیفر آنیستون و ریز ویترسپون هم علاوه بر ایفای نقش در سریال، تهیهکننده اجرایی کار نیز هستند. میمی لدر به هالیوود ریپورتر گفته: «عوامل اصلی مورنینگ شو نیمی زنان و افراد رنگینپوست و نیمی نیز مردان هستند. برابری جنسیتی در این سریال وجود دارد».
زنان برای زنان
البته مورنینگ شو در تلاش برای ایجاد برابری جنسیتی تنها نیست. تحقیقات آماری مرکز مطالعات زنان در تلویزیون و سینما نشان میدهد فیلمهایی که کارگردان زن دارند، در قیاس با آثاری که فقط از کارگردانان مرد بهره میبرند، از تعداد بیشتری از نویسندگان، سردبیران، فیلمبرداران و آهنگسازان زن استفاده میکنند.
بازیگر و کارگردان اوا لانگوریا، که نمونهای از این روند به کارگردانی دو فیلم بلند در سال 2020 است. اوا لانگریا، بازیگری که قرار شده در سال آتی اولین فیلمش را کارگردانی کند، یکی از مثالهای بارز این موضوع است. او به گاردین گفته که «من همیشه در کارهایم پرکردن جاهای خالی را با زنان و افراد رنگینپوست شروع میکنم و بعد اگر چیزی باقی ماند، به مردان و سفیدپوستان فکر میکنم؛ یعنی به جای اینکه مثل بقیه کارها ناخودآگاهانه زنان یا افراد رنگینپوست را نادیده بگیریم، من آگاهانه آنها را استخدام میکنم».
وضعیت زنان در سینما
اطلاعات آماری هالیوود نشان از این دارد که زنان با تمام پیشرفتهایی که حاصل آمده، هنوز هم وضع چندان خوبی ندارند. از 250 فیلم پرفروش سال2018، تنها 8درصد آنها را کارگردانان زن ساختهاند؛ یعنی فقط 20 فیلم. آماری که در قیاس با سال 1999 حکایت از افتی یکدرصدی دارد. اگر زمینه کار را محدودتر گرفته و به 100 فیلم پرفروش سال بپردازیم، شمار کارگردانان زن در آنها به 4درصد میرسد؛ یعنی هرچه آثار مهمتر و موفقتر میشوند، از تعداد کارگردانان زن در میان آنها کاسته میشود. آمار اسکار هم دلالتی دیگر بر این قضیه است: در 90سالی که جوایز اسکار به بهترینها اعطا شده، فقط پنج زن نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین کارگردانی شدهاند و از این پنجنفر نیز فقط یکنفر برنده شده است. او هم کسی نیست مگر کاترین بیگلو- که به نحو طعنهآمیزی کارگردانی با علایق و سلایق مردانه شمرده میشود.
این حضور کمرنگ به معنای کمبود زنان با استعداد در صنعت سینما نیست. این روزها در سرتاسر جهان میبینیم که تعداد کارگردانان زنی که درهالیوود، بالیوود و حتی نالیوود پروژههای بزرگتر و بهتری گرفتهاند، رو به افزایش است. جشن عروسی، پردرآمدترین فیلم نیجریه در سال 2016 ساخته یک فیلمساز زن به نام کمی آدتیبا است. در کشور چین هم سه فیلم از 10 فیلم پرفروش سال 2018 را کارگردانان زن ساختهاند، که یکی از آنها 1.36میلیارد یوان (204میلیون دلار) فروخته است.
چه موانعی در کار است؟
اما اگر واقعا زنان با استعداد زیادی وجود دارند که میخواهند فیلم بسازند، پس چرا کارگردانان زن بیشتری وارد دنیای سینما نمیشوند؟ هیتر راباتز، رئیس گروهی که در سال 2018 توسط برخی از بازیگران مشهور هالیوود در پاسخ به جنبش افشاگرانه میتو تأسیس شد، دو دلیل عمده برای این ماجرا عنوان میکند: «یکی اینکه مردم تمایل به استخدام کسانی را دارند که شبیه خودشان است و بنابراین درشرایطی که اکثر مدیران مرد هستند، طبیعی است تعداد مردانی که استخدام میشوند، بیشتر باشد. دلیل دوم هم این است که سابقه کمتر زنان در عرصه کارگردانی باعث شده زنان در سالهای نوجوانی و جوانی کمتر الگویی برای خود در این عرصه سراغ داشته باشند». به عبارت بهتر، از آنجا که کارگردانی تاکنون حرفهای مردانه بوده، بسیاری از زنان ممکن است تاکنون حتی به این فکر هم نیفتاده باشند که کارگردانی هم میتواند یکی از گزینههای شغلی آیندهشان باشد. به گفته این زن فعال «هرچه بیشتر شاهد حضور کارگردانان زن باشیم، زنان دیگر بیشتر تشویق میشوند و باور میکنند که آنها نیز میتوانند این کار را انجام دهند».
درحالی که آشکارا موانع زیادی پیشپای کارگردانان زن وجود دارد، ویکتوریا آملی اما معتقد است که قدرت زنان میتواند بر موانع فایق آمده و موجب تغییر شود. این بازیگر به بیبیسی میگوید: «همه ما میتوانیم و باید برای ایجاد تغییر تلاش کنیم، اما طبیعتا اگر امتیاز خاصی داشته باشید، موقعیت بهتری دارید و میتوانید راه را برای دیگران نیز هموار کنید».
چالش دیگر پیش پای زنان استودیوها هستند که ادعا میکنند کارگردان زن به شمار کافی پیدا نمیشود. ویکتوریا آملی میگوید: «همیشه میتوان این بهانهها را شنید. اما کافی است کسی به پرایمتایم که مرکز اطلاعات زنان شاغل پشت دوربین را دارد، سر بزنید تا تمام کارگردانان زن را بشناسید».
راههایی برای حضور پررنگتر زنان
در حال حاضر، چندین طرح جهانی برای افزایش شمار کارگردانان، نویسندگان، تهیهکنندگان و فیلمبرداران زن وجود دارد. یکی از راه حلهای جدید، کشف استعدادهای رایگان است که در اکتبر سال 2019 کارگردان آلماهارل آن را راهاندازی کرد که وظیفهاش معرفی پتانسیلهای کارگردانی در میان زنان است. آلماهارل میگوید ما با این کار برای صنعت سینما همان کاری را میکنیم که در صنعت تبلیغات انجام دادیم و 10 سال پیش باعث شد شمار زنان شاغل در بین مدیران تبلیغات 400درصد افزایش یابد. راههای دیگر افزایش شمار زنان در بین کارگردانان نیز از الگوی معرفی و تبلیغ آنها استفاده میکند.
لابیکردن تاکتیکی دیگر است: در سال 2019، در پاسخ به آماری که میگفت زنان فقط یکدرصد از فیلمهای برتر دهه گذشته را کارگردانی کردهاند، کمپینی راهاندازی شد که در آن از تهیهکنندگان و بازیگران خواسته شده بود در 18 ماه آینده تلاش کنند حداقل در یک فیلم که سکان آن در دست زنان است، حضور داشته باشند. تاکنون استودیوهای بزرگی مانند ورکینگتایتل و یونیورسال این تعهدنامه را امضا کردهاند که به گفته موسس این کمپین بسیار دلگرمکننده است: «متاسفانه تغییر یکشبه حاصل نمیشود، اما همه ما احساس میکنیم صنعت سینما دارد به تغییرات جنسیتی پاسخ مثبت میدهد.»
یکی دیگر از راهها، علاقهمندکردن استودیوها برای آزمودن کارگردانان فیلم اولی است. به گفته دکتر مارتا لاوزن، نویسنده کتاب سقف سلولوئید و استاد و مدیر اجرایی مرکز مطالعات زنان شاغل در تلویزیون و سینما «کلیشههای موجود در مورد مهارت و جاهطلبی زنان مانع قدرتمندی برای ورود آنان است. مادام که زنان ریسک در نظر گرفته شوند، استخدامشان با میزان پایینتری در قیاس با همتایان مردشان ادامه خواهد داشت».
عرصههای جدید
به نظر میرسد افزایش محبوبیت و جریانسازی پلتفرمهایی چون نتفلیکس فرصتهایی را برای فیلمسازان زن در سراسر جهان ایجاد میکند. امسال در هند شاهد چندین فیلم متعلق به نتفلیکس هستیم که زنان کارگردانی کردهاند. راباتز میگوید: «تمام این پلتفرمها در خدمت بلند کردن صدای زنان و به چشم آمدن استعداد آنان کاربرد خود را پیدا کردهاند».
در شمال آفریقا و خاورمیانه هم خدماتی از این قبیل توسعه پیدا کرده و بهخصوص فرصتهایی برای زنان فیلمساز عرب ایجاد شده است. در گزارشی که فستیوال دوحه در سال 2016 منتشر کرد، آمده بود «کارگردانان زن در سینمای مستقل عرب نقشی مهم دارند و دو برابر مردان در سینمای مستقل فعالند.» سینمایی که البته امکان اکران در سالنهای سینما را ندارد، اما با کمک نتفلیکس امکان خوبی برای یافتن تماشاگر پیدا کرده است.
در حال حاضر فستیوالهای پرتعدادی با تمرکز بر آثار فیلمسازان زن فعالیت میکنند. ازجمله فستیوال بینالمللی فیلم زنان در قاهره، جشنواره فیلم زنان بارسلون، فستیوال فیلم زنان چین در هنگکنگ و جشنواره انویدا در کره جنوبی. در فرانسه هم موسسهای در زمینه فیلمهای کارگردانان زن سرمایهگذاری میکند. این یعنی امکان خوبی برای رشد زنان وجود دارد که به معنای آیندهای متفاوت برای سینما هم هست.
زنان سینمای ما و سینمای دنیا
شرایط سینمای ایران با سینمای دنیا متفاوت است و چندین و چند دهه است که زنان در آن در قامت کارگردان درخشیدهاند و موقعیت غبطهبرانگیزی دارند. شاید بتوان رخشان بنیاعتماد، تهمینه میلانی و پوران درخشنده را سه ضلع مثلث زنان کارگردان ایران در 20 سال اول سینمای بعد از انقلاب دانست. پیش از اینها نیز البته شهلا ریاحی و یکی، دو نفر دیگر هم در زمینه سینما طبعآزماییهایی کرده بودند، اما بیتردید این سه تن را میتوان جدیترین سینماگران زن در سینمای ایران نامید.
بعدها منیژه حکمت، فریال بهزاد، یاسمین ملکنصر، مرضیه مشکینی، سمیرا مخملباف، نیکی کریمی، آیدا پناهنده، انسیه شاهحسینی، پریسا بختآور، نرگس آبیار، نگار آذربایجانی، مونا زندی حقیقی، منیر قیدی و... نیز به این عرصه وارد شدند و بیشترشان هم حضوری تثبیتشده در این عرصه یافتند.