«لمیلی» انتقام «دارا» و «سارا» را گرفت
 
دوران «باربي ها» تمام شده است
 

 

اسباب‌بازي يكي از امكاناتي است كه جامعه مي‌تواند ارزش‌هايش را به‌واسطه آن به كودكان انتقال دهد. همان‌طور كه درحال‌حاضر مي‌گويند، يكي از دلايل گرایش برخي از جوانان اروپايي به داعش، خشونت نهفته در بازي‌هاي خشن در دسترس آنان در دوره كودكي و نیاز به بازنمایی آن در دنیای واقعی است. بنابراین اسباب‌بازي يكي از ابزارهاي نفوذ است. مثلا همين عروسك باربي كه نيم‌قرن است الگوسازي كرده و حالا با تغییر ارزش‌هاي جامعه غربي دارد جاي خود را به لمیلی (Lammily)مي‌دهد.  در ايران اگرچه 3‌سال است كه فروش باربي ممنوع شده و بنا بود دارا و سارا جاي او را بگيرند اما اين تغيير فرهنگ به‌راحتي آنچه در كشورهاي توسعه‌يافته صورت مي‌پذيرد، اتفاق نمي‌افتد. شايد مهم نوع انديشه و بيان آن است و نه سرمايه‌گذاري امري. آنچنان كه لمیلی با استفاده از جذب سرمایه مردمی راه خود را آغاز كرده است و نه حمايت دولتي!
بد نيست بدانيد ایده شكست‌خورده ساخت عروسک‌های ملی دارا و سارا از ‌سال ۱۳۷۵ توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مطرح شد. پس از 5‌سال این دو عروسک، با لباس‌های محلی اقوام مختلف ایرانی، با هدف آشناسازی کودکان ایرانی با فرهنگ ایرانی، در‌ سال ۱۳۸۰ ساخته شدند. کانون، وسایل جنبی عروسک‌های دارا و سارا مثل لوازم‌تحریر، نوار سرود، تقویم، پوستر و جوراب را نیز تولید و عرضه کرد. به‌دلیل کیفیت نامرغوب عروسک‌های ایرانی، ساخت این عروسک‌ها به چین واگذار شد. البته مي‌گويند چین تنها مجری طرح تولید بود و هیچ نظارتی‌بر طراحی و ساخت این عروسک‌ها نداشت. در مقابل اما باربی عروسکی است که در‌سال ۱۹۵۹ توسط شرکت متل تولید و روانه بازار شد. روث هندلر هنگام مشاهده بازی دخترش باربارا با عروسک‌های کاغذی متوجه شد او از بازی دادن آنها در نقش بزرگسالان لذت می‌برد. آن زمان اغلب عروسک‌ها به شکل کودکان خردسال ساخته می‌شدند. روث با کمک مهندسی به نام جک راین اقدام به طراحی عروسکی بزرگسال کرد و به نام دخترش باربارا نام باربی را بر آن نهاد. ظاهر باربی، بارها تغییر یافت و به‌روز شد. باربی اولین عروسکی بود که استراتژی بازاریابی براساس تبلیغات تلویزیونی داشت. برآورد می‌شود که بیش از یک‌میلیارد عروسک باربی در بیش از ۱۵۰ کشور جهان فروخته شده‌است و بنا بر ادعای شرکت متل هر دقیقه 3 باربی به فروش می‌رسد. اما همان‌طوري كه در عالم فشن، خانواده‌ها و جريانات اجتماعي مخالفت خود را با رژيم‌هاي غذايي و سوءتغذيه ناشي از آنها اعلام كردند و درمقابل موج لاغري بانوان ايستادند، اين‌بار نيز الگوسازي از باربي مسير سراشيبي خود را طي مي‌كند. دوران باربي‌ها تمام شده است.
لمیلی به‌تازگی‌ وارد بازار شده است. مثل باربی لاغر نیست بلکه قوی و ورزشکار است. گاهی جوش صورت یا چروک روی پوست شکم یا حتی تتو دارد. موهای قهوه‌ای و صافی دارد و به‌ندرت آرایش می‌کند. این عروسک که رقیبی برای باربی است، ۱۹سالش است و لباس گشاد و راحت، همراه با کفش کتانی می‌پوشد. پایش زخم‌شده و بخیه خورده است. اینها مشخصات عروسک جدیدی است که نیکولای لم، هنرمند آمریکایی آن را طراحی کرده و می‌خواهد با این عروسک ایده‌آل‌های زیبایی کودکان را به‌واقعیت‌های محیط‌شان نزدیک‌تر کند و بدین‌وسیله کودکان خودشان را باور داشته باشند. لم با استفاده از جذب سرمایه‌مردمی (Crowdfunding)  این پروژه را پیش برد و به مرحله تولید رساند. او برای نزدیک‌کردن ایده‌آل‌های زیبایی کودکان به واقعیت، برچسب‌هایی تولید کرد که می‌شود آنها را خرید؛ برچسب‌هایی مانند جوش‌صورت، تتو، لکه‌های روی لباس و همچنین عینک. این برچسب‌ها خلاف باربی، که یک تصویر غیرواقعی و بدون نقص از انسان به کودک منتقل می‌کند، به کودکان نشان می‌دهد که لمیلی هم دختری است مثل خودشان در دنیای واقعی که می‌تواند لکه سبز چمن را روی لباس خود داشته باشد. لم معتقد است، این نه‌تنها برای بچه‌ها عجیب نیست بلکه باعث خنده و شادی‌شان نیز می‌شود و آنها می‌توانند عروسک خود را آن‌طور که دوست دارند شکل داده و به والدینشان نشان دهند و بدین‌ترتیب شخصیت کودکان بیشتر قابل‌شناسایی است.
چرا ما موفق نمي‌شويم؟
برخی صاحب‌نظران عروسک خوب را عروسکی می‌دانند که بتوان با آن به‌راحتی بازی کرد و مانند عروسک‌های باربی امکان تغییر ظاهر و نوع لباس عروسک وجود داشته باشد. این عروسک‌ها را می‌شود بی‌لباس خرید. تنوع لباس‌های باربی به حدی‌ است که می‌توان از او از یک کارگر ساختمانی یا باغبان گرفته تا یک ملکه یا هنرپیشه ساخت و اینها همه تنها به‌وسیله لباس‌های متعدد ساده و گوناگونی‌ است که متناسب با حالات باربی و اتفاقات زندگی روزمره‌اش طراحی و عرضه شده‌ است. ولی لباس‌های فاخر و غیرقابل انعطاف دارا و سارا مانع از بازی متنوع بچه‌ها با آنهاست. یکی دیگر از تفاوت‌های این عروسک‌ها قیمت آنهاست؛ که همین مسأله حتی موجب گرایش والدین به خرید عروسک‌های باربی برای کودکانشان می‌شد. به‌گفته برخی کارشناسان روانشناسی‌بازی، دارا و سارا در شکل کنونی خود بیشتر عروسک‌های زینتی هستند. یکی دیگر از ضعف‌های طراحی عروسک‌های دارا و سارا، وزن این عروسک‌هاست و طراحی و تولید به‌گونه‌ای است که بدن آنها توپر است و همین امر وزن عروسک‌ها را افزایش داده که ممکن است برای کودکان خطرساز باشد.
با ممنوعيت كار را پيش مي بريم
در‌سال ۲۰۰۳ کشور عربستان فروش باربی را به‌دلیل عدم تطابق با فرهنگ و اندیشه‌های اسلام غیرقانونی کرد. هیات امر به معروف و نهی از منکر اعلام کرد که عروسک‌های یهودی باربی با پوشش آشکار و وضع ننگین و متعلقات و ابزارشان نمادی از فساد و انحراف غرب هستند. در کشورهای خاورمیانه، عروسکی مشابه باربی و با پوشش اسلامی و نام فولا كوشيد تا بیشترین مقبولیت را در بازار اسلامی به‌دست آورد. در ایران پلیس نظارت بر اماکن در دي‌ماه 1390 دستور جمع‌آوری عروسک‌های باربی از مغازه‌ها را صادر كرد. اما امروز خود غربي‌ها عليه باربي برخاسته‌اند. شايد علت سودجويي و رقابت باشد اما مبناي آن توجه و نياز خانواده‌ها به‌سادگي و ضرورت باورپذير ساختن كودكان به اين است كه دنياي بي‌عيب و نقص وجود ندارد...

 


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/17541/دوران-«باربي-ها»-تمام-شده-است