شبکه نمایش خانگی؛ از صفر تا صد در 10 سال
 
رسانه‌ای که جای تلویزیون را گرفت
 

 

پولاد امین| «شهرزاد»، «ممنوعه»، «عاشقانه»، «نهنگ آبی»، «مانکن»، «ساخت ایران»، «رقص روی شیشه»، «هیولا» و... اینها تنها تعدادی از سریال‌هایی است که در یکی دو ‌سال اخیر در شبکه نمایش خانگی عرضه شده و کم‌وبیش در مواجهه با مخاطب به موفقیت رسیده‌اند؛ موفقیتی که بی‌ارتباط با فضای بازتر شبکه نمایش خانگی-در قیاس با تلویزیون- و البته تنوع داستانی و ژانری این آثار نیست که موجب می‌شود این شبکه برای هر خانواده‌ای با هر سلیقه و فرهنگی چیزکی داشته باشد.
داستان شکست
شبکه نمایش خانگی البته چنین موقعیتی نداشت. زیاد از آن روزها نمی‌گذرد که این شبکه عرصه سوت و کوری بود، مالامال از یکسری فیلم‌های سانسورشده درجه چند غربی و البته چند فیلم روز ایرانی که تمام بار شبکه بر دوش نحیف‌شان بود؛ عرصه‌ای چنان نحیف که وقتی در اتفاقی عجیب و بی‌سابقه چند تهیه‌کننده شروع کردند به سریال‌سازی برای این شبکه، کمترین امیدی به موفقیت آنها وجود نداشت- که دیدیم چنان هم شد و اتفاقی نیفتاد. حتی می‌توان گفت این سریال‌ها کار را بدتر هم کرد.
داستان بی‌اعتمادی
سریال‌هایی مانند قلب یخی، ویلای من، قهوه تلخ، ابله، کوچه مروارید و... محصول این دوران بود؛ سریال‌هایی اغلب با آغازی امیدآفرین و پایانی ناامیدکننده، البته اگر پایانی در کار می‌بود؛ سریال‌هایی که پای ستارگان محبوب و نام‌های بزرگ را به این فضا باز کرد، اما این چهره‌ها- چه هدیه تهرانی و حمید فرخ‌نژاد، چه مهران مدیری و چه هر نام دیگری- نتوانستند این بازار را که بالقوه می‌توانست مشتریان پرتعدادی داشته باشد، تکان دهند و حتی بدتر با نیمه‌کاره ماندن اغلب سریال‌ها، آن تتمه اعتماد مردم را نیز قربانی کردند؛ هنرمندانی که انگار وقتی آمال و آرزوهای اغلب مالی‌شان تعبیر نمی‌شد، خسته و ناامید سر و ته کار را هم می‌آوردند و حتی در برخی مواقع آن کار را هم نمی‌کردند و سریال بلاتکلیف و پا در هوا رها می‌شد.
داستان اعتماد
اما «شهرزاد» این روند را تغییر داد و نقطه پایانی گذاشت بر  ناامیدی‌های مخاطبانی که عادت کرده بودند به سریال‌های پرحاشیه پردردسری که در قسمت‌های آغازین با هزاران وعده و وعید شروع می‌شد، در قسمت‌های میانی جر و بحث‌ها، دعواها و سهم‌خواهی‌ها رخ می‌نمود و در آخر راه هم نیمه‌تمام می‌ماند. ولی این روند با «شهرزاد» در هم شکست و نه‌تنها خودش به سری سوم رسید که سرمشق و نقشه راهی نیز شد برای سریال‌سازان دیگر که به دنبال موفقیت «شهرزاد» به بهانه‌های گوناگونی چون بی‌پولی تلویزیون، ممیزی یا حتی امید فروش بالا در صف ساخت سریال برای شبکه نمایش خانگی ایستاده بودند.
«شهرزاد» برای موفقیت دلایل زیادی داشت. در حقیقت این سریال با جمع‌آوری شماری از بهترین‌های حرفه نمایش جز موفقیت راهی نداشت؛ کارگردانی چون حسن فتحی که هر قدر در سینما سردرگم است، ولی در جعبه جادو راه و رسم برقراری ارتباط با تماشاگران را می‌داند؛ نویسنده‌ای چون نغمه ثمینی و فیلمنامه‌ای پر و پیمان سرشار از ماجرا و کاراکترهای به‌یادماندنی و بازیگران و ستارگانی چون علی نصیریان، ترانه علیدوستی، شهاب حسینی، رضا کیانیان و چند تن دیگر که حتی در مدیوم بالقوه معتبرتر سینما نیز اعتباری برای هر فیلمی بودند، چه رسد به عرصه‌ای که تا آن موقع با انواع و اقسام کاستی‌ها دست به گریبان بود.
داستان موفقیت
بعد از «شهرزاد» این راه بی‌رهرو نماند. سریال‌هایی در سبک و سیاق و ظواهر گوناگون یکی‌یکی آمدند و خلأ آثار جذاب را ،که باعث شده بود تلویزیون روزبه‌روز بیشتر تماشاگرانش را از دست بدهد، پر کردند؛ بیراه نیست اگر بگوییم در سال‌های اخیر شبکه نمایش خانگی حداقل در زمینه سریال‌سازی گوی سبقت را از صداوسیما ربوده است و این اتفاق کوچکی نیست.

تلویزیون خصوصی
امین فرج‌پور| به‌عنوان کسی که نیمچه نگاهی به اغلب تولیدات سال‌های اخیر شبکه نمایش خانگی انداخته، به جرأت می‌توانم بگویم که عرصه نمایش خانگی کم‌کم دارد به رقیبی جدی برای تلویزیون ایران تبدیل می‌شود؛ حیطه‌ای با محصولات متنوع که شاید از نظر کیفی تفاوت چندانی با تولیدات تلویزیون نداشته باشد، اما حداقل گزینه‌هایی بدیل در اختیار کسانی قرار می‌دهد ‌که صداوسیما نتوانسته رضایت‌شان را جلب کند. این یعنی شبکه نمایش خانگی در حال تبدیل ‌شدن به رسانه‌ای درست‌وحسابی است؛ رسانه‌ای سرگرم‌کننده یا همان‌طور که قبلا هم گفته‌ام چیزی در مایه‌های نیمچه تلویزیونی خصوصی؛ در جایی که رسانه ملی بی‌رقیب و آسوده‌خیال از این بی‌رقیبی کمترین تلاشی برای اصلاح و بهبود خود نداشته باشد.
این‌که شبکه نمایش خانگی خود سریال تولید و توزیع کند، موضوعی است که تقریبا می‌توان آن را در تمام دنیا بی‌سابقه دانست، به‌خصوص اگر دورانی را که انتشار آثار نمایشی منحصر به توزیع نسخه فیزیکی دی.وی.دی و بلوری بود، مبنای این ارزیابی قرار دهیم. بی‌سابقه‌تر و جالب‌تر این‌که در این مرز و بوم، در اوج مسائل و مشکلات اقتصادی که بخش زیادی از مردم را بشدت درگیر کرده، رسانه‌ای که مخاطب مجبور است برای تک‌تک برنامه‌هایش پول پرداخت کند، تبدیل می‌شود به رقیبی قدرتمند برای تلویزیون رایگان؛ موضوعی که البته بیش از این‌که نشان‌دهنده قدرت و قوت تولیداتش باشد، به نحو طعنه‌آمیز و در عین حال نگران‌کننده‌ای ضعف و فترتی را که تلویزیون ایران با آن مواجه است، عریان و عیان می‌کند.

سریال‌های شبکه نمایش خانگی از نگاه تنها کارشناس این عرصه
رقصی چنین روی شیشه

سعید رجبی فروتن سالیان ‌سال است که در زمینه شبکه نمایش خانگی کار می‌کند و شاید بتوان او را تنها کارشناس و مدیر تخصصی شبکه نمایش خانگی نامید. در گفت‌وگوی پیش‌ رو این مدیر- کارشناس از سریال‌هایی می‌گوید که منحصرا برای توزیع در شبکه نمایش خانگی تولید می‌شود، با صراحتی که برای مدیری دولتی مثال‌زدنی و غبطه‌برانگیز است.
جناب رجبی فروتن عزیز! در روزهای اخیر در فضای مجازی از زبان یکی دو نفر از مدیران فرهنگی ادعاهایی شنیده‌ایم مبنی بر این‌که سریال‌های شبکه نمایش خانگی تا حد زیادی توانسته‌ است تماشاگران سریال‌های شبکه‌های ترکیه‌ای را به سوی خود جلب کند. شما تا چه حد چنین ادعایی را درست می‌دانید؟
ادعاهایی از این دست باید مبتنی بر نوعی پیمایش میدانی یا نمونه‌گیری آماری باشد. بدون این عوامل نمی‌توان چنین ادعاهایی را زیاد جدی گرفت.
بببینید! ما طیفی از مخاطب داریم که سریال‌های صداوسیما سلیقه‌شان نیست و راضی‌شان نمی‌کند. اینها همان‌هایی هستند که تا دیروز شبکه‌های ماهواره‌ای را تماشا می‌کردند و امروز برخی‌شان سراغ «مانکن» و «نهنگ آبی» آمده‌اند. شما این را قبول ندارید؟
شاید بعضی‌ از تماشاگران این سریال‌ها از آن طیف باشند، اما من به‌عنوان دانش‌آموخته علوم رسانه بر این باورم که سبد فرهنگی که شبکه نمایش خانگی در اختیار مخاطبانش قرار می‌دهد، شامل منوی متنوع‌تری است و حق انتخاب بیشتری به مخاطب می‌دهد.
البته قرار هم نیست تماشاگر فقط یک نوع محصول را انتخاب کند.
دقیقا؛ بنا نیست هر سریالی می‌آید برای پیچیدن نسخه سریال رقیب اسبش را زین کرده باشد. معمولا هر سریالی سعی می‌کند با شناختی که از مخاطبانش دارد و با اقتضائاتی که طراحی کرده است از مخاطب خود دلبری کند و سهمی از بازار یا وقت مخاطب را به خود اختصاص دهد.
باید به ‌هرحال اِلمان‌هایی باشد که شانس آن سریال خاص را برای موفقیت در این هدف بیشتر یا کمتر کند. نه؟
درست است. در رقابت آثار مختلف تا آن‌جا که تجربه نشان داده، برای عامه مردم سریال‌هایی که ملودرام است و فرمول‌شان از قبل امتحانش را به خوبی پس داده است، ممکن است شانس بیشتری برای موفقیت داشته باشد.
به‌عنوان یکی از معدود کارشناسان شبکه نمایش خانگی و مدیری که بخش اعظم کارنامه مدیریتش در ارتباط با این حیطه بوده، می‌توانید سریال‌های شبکه نمایش خانگی را از نظر کیفی تحلیل کنید؟
ببینید! نفس این اتفاق ‌که در کنار رسانه ملی و شبکه‌های مختلف تلویزیون، با سرمایه بخش خصوصی و بدون دریافت هیچ کمکی از دولت، تولید محتوا صورت گرفته است و در اختیار مردم قرار می‌گیرد، مبارک است. یعنی خوشحالم که این عرصه باعث می‌شود بخش دیگری از پتانسیل‌های هنرمندان ما امکان بروز پیدا می‌کند.
تحلیل کیفی‌تان را نگفتید.
به ‌هرحال طبیعی است که همه کارها موفق نمی‌شود، حتی در کارنامه سینماگران درجه یک جهانی نیز همان‌طور که شاهکار وجود دارد، شاهد آثار متوسط و شاید ضعیف و کمتر موفق نیز هستیم.  
این شکل عرضه سریال در خارج از کشور نیز سابقه دارد؟
زمانی که انتشار این سریال‌ها تنها روی لوح فشرده، دی.وی.دی و بلوری بود، می‌توانستیم ادعا کنیم تنها کشوری هستیم که برای توزیع در پلتفرم نمایش خانگی اختصاصا سریال تولید می‌کنیم. اما الان که بستر اینترنت است، الگوی‌مان تقریبا همان الگویی است که شرکت‌های غربی و شرقی دنبال می‌کنند که در کنار تلویزیون‌های کابلی که از نظر تکنولوژی در حال انقراض است، سرویس‌هایی مثل وی.او.دی و شبکه‌هایی مثل نتفلیکس هم همان نگاهی را دارند که در کشور ما نیز دنبال می‌شود. یعنی بعد از افزایش باند اینترنت که در دولت‌های یازدهم و دوازدهم صورت گرفت، ما نیز توانستیم به شیوه‌های تازه‌تری برای عرضه و انتشار محصولات تصویری روی آوریم.
یعنی مردم نیز از این شیوه‌های جدید استقبال کرده‌اند؟
خب، نمی‌توان کتمان کرد که ضریب نفوذ این سرویس‌ها در داخل کشور متاسفانه هنوز به اندازه قابل قبول نرسیده و هنوز الگوی مصرف مخاطبان ما انتقال ‌هارد و فلش مموری و دانلود قانونی و غیرقانونی است.
شما آمادگی دارید درباره سریال‌های شاخص سال‌های اخیر به صراحت نظرتان را بگویید؟
امیدوارم آمادگی‌اش را داشته باشم. حالا شما سوالتان را بپرسید تا ببینیم.
شهرزاد؟
در یک کلام یا جمله می‌توانم بگویم سریال خاطره‌انگیز.
عاشقانه؟
سریالی عاشقانه از نوع  تین‌ایجری
ممنوعه؟
ممنوعه... دردسرآفرین
نهنگ آبی؟
سریالی از حیث اجرا و محتوا قابل احترام، نه قابل قبول
هیولا؟
پیشتاز در بیان بسیاری از ناگفته‌ها
 مانکن؟
هنوز تمام نشده و نمی‌توانم پیشداوری کنم.
سال‌های دور از خانه؟
صرفا سرگرم‌کننده
 رقص روی شیشه؟
سریالی ناتمام و برخورنده
ساخت ایران؟
آن را گفتم سرگرم‌کننده، به این هم می‌گویم دور از انتظار
 به نظرتان می‌توان به تولید سریال در شبکه نمایش خانگی نمره قبولی داد؟
اگر این را در نظر داشته باشید که در  9، 10‌سال گذشته در این شبکه در مجموع حدود 30 سریال توزیع شده که شاید برابر با سریال‌های نیم‌سال تلویزیون است، می‌بینیم که بازدهی کار قابل قبول بوده است.


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/174335/رسانه‌ای-که-جای-تلویزیون-را-گرفت