سعید اصغرزاده معاون سردبیر
ماندهام که چرا یک سمبل و نماد تبدیل شده است به یک نشانی برای نمایندههای مجلس! اینکه دولت برود و از هالیوود شکایت بکند هم از آن حرفهاست. هالیوود نماد سینمای غرب است. یک مکان با یک آقابالاسر نیست. سینمای هالیوود یک صنعت است. یک چرخه مکمل که همه چیز در حد استاندارد برای آن وجود دارد و میتواند به شعار اصلی خودش وفادار باشد: کارخانه رویاسازی و محل تحقق رویاهای شما، آنها و دیگران. این سینما، نهتنها از نظر قابلیتهای صنعتی و فنی بلکه از نظر تنوع ژانرها، سبکها و گرایشها، یکی از غنیترین سینماهای ملی جهان به شمار میرود. دنبال گیشه است و نه شعار. گیشه را که به دست آورد، شعارهایش را هم میدهد. بنابراین اگر فکر میکنید هالیوود یک نشانی با یک مرکزیت و افراد مشخص است که بشود رفت سراغش، قدری به بیراهه رفتهایم!
حالا اگر قید شکایت از هالیوود را بزنیم اینکه بخواهیم با او مقابله کنیم هم نیازمند تمهیداتی است. آنچنان که کشورهای گوناگونی به تقویت سینمای بومی و ملی خود پرداختهاند، استانداردها را شناختهاند، تخصصها را پیدا کردهاند، ذائقه مردم خود را یافتهاند و پرورش دادهاند و گامهای بلند در عرصههای جهانی برداشتهاند تا بتوانند عرض اندام کنند. یعنی اگر نمیتوانند به گرد هالیوود برسند، منتهای سعی و تلاششان را در کشور خودشان کردهاند. بنابراین اینکه نمایندگان از وزیر ارشاد بخواهند بخشنامه صادر و پول خرج کند (حالا از کدام بودجه خدا میداند) و به مقابله با هالیوود بپردازد، قدری خالی از منطق است. در همان کنفرانس هالیوودیسمش یکی مثل «ماتیوس پیس کرسکی» لهستانی میآید در جشنواره فجر و میگوید: «من فیلم «آرگو» را دیدهام و امیدوارم یکی از بهترین کارگردانهای آمریکایی بتواند فیلم دیگری در تقابل با آرگو بسازد که درواقع این فیلم بتواند در جامعه آمریکا یک بالانس ایجاد کند!»
میبینید، کارشناسش را هم که دعوت میکنیم و آب و دان میدهیم و هتل و جشنواره و تریبون، آخرش میگوید خود آنها بیایند و با خودشان مقابله بکنند! اصلا چرا راه دور برویم، ته مبارزه با هالیوود میتواند عرضاندام در اسکار باشد، اما از همان اولش ما میرویم سراغ بهترین فیلم بازندهمان در اسکار! چرا؟ به خاطر اینکه نه کارشناس فرهنگی داریم، نه نگاه فرهنگی، نه صنعت فرهنگی. آنجا هر صنفی تخصص خودش را دارد، تشکیلات خودش را دارد، راه رشد و ارتقایش را طی میکند، حق و حقوقش پایمال نمیشود و از آن طرف عرق ملی و مذهبی و بومی خودشان را هم دارند. اما اینجا چه کردهایم که همه چیز روی روالش باشد. سریال ضدآمریکاییمان میشود گاندو که به جای اجانب، خودیها را قلعوقمع میکند، طوری که انگار سفارش هالیوود به برنامهسازان وطنی بوده! حالا فکرش را بکنید که فیلم سینماییمان با این فرمان چه بشود.
برای دوستان نماینده میگویم که صنعت فیلم به محدوده گستردهای از فعالیتها و ایجاد زیرساختهای سوددهی اقتصادی در زمینه فیلمسازی گفته میشود.
از موضوعاتی چون استودیوهای فیلمسازی، فیلمبرداری، فیلمسازی، نویسندگی، کارگردانی، تهیهکنندگی و سایر عوامل تولید فیلم تا موضوعات دیگری چون جشنوارهها، توزیع فیلم و تبلیغات تجاری ادامه مییابد. کشورهای هند و نیجریه هر کدام دو برابر هالیوود محصول تولید میکنند، اما بازار دست آمریکا، چین و ژاپن است. این حرف نکته ظریفی دارد. انبوهسازی فیلم در نیجریه و هند شاید یک راه مقابله با هالیوود بوده، اما در عرصه جهانی این چین و ژاپن بودهاند که درستتر فکر کردهاند، اقتصادی عمل کردهاند و صنعت را شناختهاند و مقابله به مثلشان را انجام دادهاند. هر دو هم نسبت به آمریکا و هالیوود زاویه دارند و کیسه هالیوود هم به تنشان خورده. اما ما بدون توجه به تمام اینها صبح که از خواب بیدار میشویم طرح میدهیم، نه یکی، نه دوتا که یازده تا!