پورمختار، عضو کمیسیون حقوقی و قضائی مجلس شورای اسلامی با اشاره به پیگیریهای خود درباره توقف برخی زمینخواریها در کشور میگوید: «زمینخواری در مناطق خوش آب و هوای کشور همچنان ادامه دارد.» گفته آقای پورمختار احتمالا برای هیچکس جدید و عجیب نیست. هر روزی که به اینترنت و رسانهها سر بزنید با انبوهی از پروندهها و تخلفات تازه در زمینه کوهخواری و زمینخواری مواجه میشوید. ما همین دیروز سری به خبرها زدیم و اوضاع مثل همیشه بود؛ اخباری از زمینخواری در لاهیجان و گیلان، خبرهایی درباره کوهخواری در اوشان و فشم، زمینخواری 200 میلیاردی در کنگان و زمینخوارانی که در دشتستان هکتارها زمین را بلعیدهاند. خبرهایی از کوهخواری در تنگه سریز و 23 هکتار زمینخواری در پاوه و لولهکشی 2.5 کیلومتری زمینخواران جاجرود و زمینخوارانی در بندر حسینیه و هفتسنگ قزوین و بگیر و برو تا آخر. این خبرها تمامی ندارد و خورندگان هم سیریناپذیرند. این هم گفتن ندارد که وقتی از چند خبر درباره تخلفات میلیاردی و هکتاری حرف میزنیم یعنی صدها برابر آن دارد اتفاق میافتد که یا هنوز کسی سراغش نرفته و در آینده خواهد رفت یا اساسا قرار نیست برملا شود و تخلفی است که از هضم رابع زمینخواران و کوهخواران و ساحلخواران خواهد گذشت و فربهترشان خواهد کرد. در اینباره بعضی معتقدند که ما نیاز به قوانین تازه و جدیتری داریم و بعضی میگویند که باید اطلاعرسانی بیشتری انجام شود و شفافیت در کار باشد و اجازه داده شود گزارشها رسانهای شود تا بتوان با متخلفان برخورد کرد.
شاید هر دو ایده مناسب باشند؛ اگر چه قوانین ما برای برخورد با این جرایم به اندازه کافی گسترده و روشن هستند اما هر چه شفافیت بیشتر شود و هر چقدر از رسانهایکردن تخلفات حمایت شود، به نفع کشور و به ضرر مفسدان است ولی نکتهای که نباید فراموش کنیم این است که زمین و کوه و ساحل در چشماندازند و حرص و آز آدمی هم تمامیناپذیر است. با قانون و توصیه اخلاقی و افشاگری هم نمیشود جرم و تخلف را به صفر رساند. چیزی که نباید فراموش کنیم این است که چنین تخلفاتی –بهجز موارد بسیار استثنایی- رخ نمیدهد مگر اینکه مدیر و مسئولی پایش وسط باشد و دستی بر آتش داشته باشد. مدیر و مسئولی که به دلایل مختلف از ممانعت و برخورد با تخلف چشمپوشی میکند رفیق قافله است یا اینکه خدای ناکرده خودش هم سهمی از ماجرا دارد و شریک دزد است. رشوه و سهمخواهی و زیرمیزی امروز چنان امور عادی و مرسومی شدهاند که تصور ریشهکنیشان در آیندهای نزدیک اساسا غیرممکن است. تنها راه هم افزایش نظارتهاست؛ میداندادن به نیروهای سالم و مومنی که هنوز کم نیستند اما شاید زورشان نرسد و دستشان بسته باشد. تنها راه محدودکردن فساد، جدیت بیشتر محاکم و نهادهای نظارتی است و دادن مجوز به رسانهها تا نور خود را بر تاریکیها بیندازند.