توقیف موردی فیلمها در شهرستانها شبیه موضوع ممانعت از برگزاری کنسرتهای موسیقی است و مسألهای تکرارشونده و دایمی است. برای توقیف فیلمها هم مراجع متعددی وجود دارد و هر کس براساس سلیقه و برداشتهای خود عمل میکند. حوزه هنری هر فیلمی را دوست نداشته باشد در سینماهایش اکران نمیکند و پیش از این و در سالهای گذشته شاهد بودهایم که حتی شهرداری بعضی شهرها هم برای خودشان اجتهاد میکردهاند و هر فیلمی را نمیپسندیدهاند از سینمای زیرمجموعه بیرون میکشیدهاند. این دعوا هم دوباره با قضیه ممنوعیت اکران «شبی که ماه کامل شد» در سیستان و بلوچستان و «ما همه با هم هستیم» در کرمان داغ شده است. ماجرای سیستان و بلوچستان قابل درک است. فیلم درباره طایفه ریگی است و حساسیتی که برمیانگیزد قابل پیشبینی بود، اما مورد کرمان تفاوت میکند. دلیل ممنوعیت این فیلم در کرمان لهجه یکی از بازیگران عنوان شده و اینکه عدهای از مردم شهر فکر میکنند با این کاراکتر به کرمانیها توهین شده است؛ توجیهی که براساس آن در هیچ اثر نمایشی نباید از لهجهها و قومیتها استفاده کرد؛ چون احساس توهین یک امر ذهنی است و هر فردی ممکن است از هر اتفاقی احساس اهانت کند.
این چالش به سیما و برنامه «نقد سینما» شبکه ۵ هم کشیده شد و بهروز افخمی در این برنامه از تصمیم مسئولان در کرمان انتقاد کرد و به دفاع از پروانه نمایش قانونی که از طرف وزارت ارشاد برای فیلم صادر شده و لازمالاجراست، پرداخت. افخمی گفت: «یا باید پروانه نمایش دولت آنقدر اعتبار داشته باشد و نمایندگان سازمانهای مختلف که این پروانه را صادر میکنند، معتبر باشند که دادگستری به شناخت آنها اعتماد کند یا اینکه اگر این اعتماد نیست، دادگستری صدور پروانه نمایش را به عهده بگیرد.»
معاون حقوق عامه دادسرای مرکز استان کرمان در این زمینه توضیحاتی داشت که بخشی از آن در رسانهها مورد توجه قرار گرفته است. او میگوید: «ما اقدام شتابزده نکردیم. ۱۵ روز از اکران گذشته بود. مکاتبه کردیم. حتما باید میریختند در سینما، خدای نکرده بنری را پاره میکردند تا مقبول شود که اقدامی علیه یک فیلم انجام شود؟ امنیت یک مفهوم عام است. همین که باعث شود یک عده جلوی یک سینما تجمع کنند برای ما یعنی اقدام امنیتی.» حرفهای محمدعلی سلیمانی از این نظر قابل تامل است که برای یک تصمیم قانونی توضیحات تازهای دادهاند. چرا میگوییم تازه، چون تا امروز فکر میکردیم همه چیزی که مجری و قانونگذار بر آن پافشاری میکنند، اجرای قانون است و حتی اگر نارضایتی هم ایجاد شود، کوتاه نمیآیند چرا که قانون قابل اغماض نیست. اگرنه قوانین بسیاری هستند که برای مردم دست و پاگیرند، اما باید اجرا شوند؛ از قوانین راهنمایی و رانندگی و مثلا طرح ترافیک در شهر تهران که برای بسیاری از شهروندان مشکل درست میکند بگیر تا نوع برخورد با پوشش و شیوه زندگی شخصی شهروندان که بسیار هم چالشبرانگیزند. اما تا امروز نشنیده بودیم اینکه مردم معترض باشند و بخواهند در مورد مسألهای تجمع کنند به این شکل به تصمیم قانونی بینجامد و تصمیم قانونی دیگری را نقض کند. مردم دوستداشتنی کرمان برای همه عزیزند، اما لابد خود آنها هم تصور نمیکنند که اعتراضشان با اعتراض بقیه شهروندان تفاوتی داشته باشد. اگر حرف این مسئول قضائی محترم در شهر کرمان به این معناست که هر تجمع و بنر پارهکردنی به معنای اقدام امنیتی است و اگر منظورشان این است که در برابر اقدام امنیتی به جای برقراری آرامش و دعوت مردم به رعایت قانون، باید تصمیمی برای تغییر قانون گرفت، پس باب جدیدی گشوده شده است که خدای نکرده ممکن است به انتظارات و اعتراضات دامن بزند.