دیروز عبدالناصر همتی گفت: «متغیرهای سیاسی هم بر قیمت ارز تأثیر می‌گذارد که باید توجه شود اینها مبنای اقتصادی ندارد بلکه یک روز شایعه جنگ و روز دیگر شایعه مذاکره و سایر شایعات درباره اتفاقات منطقه ایجاد می‌شود که بر قیمت ارز اثرگذار است. کسانی هم هستند که از این شایعات سوءاستفاده می‌کنند و قیمت ارز را دچار نوسان می‌کنند.» او تأکید می‌کند که «مردم نباید با توجه به این متغیر‌ها به ارز نگاه کنند. می‌گویم که مردم روی ارز سرمایه‌گذاری نکنند و نرخ موجود نرخ مدنظر ما نیست.» هرچند اشاره می‌کند که «من نمی‌توانم بگویم قیمت ارز در آینده چه می‌شود اما امیدواریم شرایط بهتر شود.»
اینکه چگونه باید باورپذیری مردم را در مورد نیمه اول این سخنان افزایش داد و اعتماد عمومی را نسبت به حفظ دارایی‌های نقدی و اموال‌شان با توجه به تاثیرات سیاست در اقتصاد، آنگونه که رئیس کل بانک مرکزی می‌گوید جلب کرد، نکته‌ای است که هیچ‌کس بدان اشاره نمی‌کند. مخصوصا که آقای همتی در نیمه دوم صحبت‌هایش هیچ دورنمایی را متصور نیست! مردم به درست یا غلط معتقدند که تا امروز یکی از دلایل عدم ثبات اقتصادی دخالت مستقیم دولت‌ها در بازار بوده است. نه‌تنها مردم بلکه کارشناسان و اقتصاددانان می‌پرسند پایان تصدیگری دولت در بازار ارز و آغاز دوران حاکمیتی آنچه زمانی است؟
با توجه به انبوه اطلاعیه‌ها و بخشنامه‌ها و دستورالعمل‌ها و مصاحبه‌ها و توییت‌ها و کامنت‌های بانک مرکزی، چرا کسی باور نمی‌کند این‌همه تکرار را که؛ ارز نخرید؟ شاید به این دلیل که مردم می‌بینند روز به روز ارزش پولی ملی آنان نه‌تنها مورد توجه بانک مرکزی نبوده، بلکه احیا نشده و با داشتن آن پول از قدرت خرید ایشان و دارایی‌شان کاسته می‌شود، اما دلار می‌تواند دارایی آنان را حداقل ثابت نگه‌دارد و یک‌دفعه به سمت دهک‌های پایین‌تر از خود سقوط نکنند. این تضمین جایگاه اجتماعی و اقتصادی مردمی که دلار نمی‌خرند، وظیفه کیست؟ کدام سیاست و دورنما را کسی به آنان نشان داده که این حرف‌ها را بپذیرند؟ کدام چرخه تولیدی را برای سرمایه‌گذاری به مردم نشان داده‌ایم که ماهیت مدیران و اسناد مالی‌اش شفاف باشد و بتوان در آن سرمایه‌گذاری کرد و فرد دچار مشکل نشود؟
متاسفانه بحث دخالت دولت‌ها و تعیین دستوری نرخ ارز در تمام این سال‌ها وجود داشته، مگر نه اینکه دولت‌ها همیشه همزمان دلالان خیابانی و کانال‌های نرخ ارز را عامل بی‌ثباتی بازار می‌دانستند که آنها را قلع و قمع کردند، اما باز هم در روزهای پرتلاطم ارزی عموما تقاضا بالا می‌رود و در چنین روزهایی اختلاف نرخ ارز در بازار غیررسمی با نرخ‌های رسمی افزایش می‌یابد و متعاقب آن همه چیز بالا می‌رود از حمل‌ونقل گرفته تا خورد و خوراک، از پوشک گرفته تا.... بیایید به مردم بگوییم که چگونه می‌توانند به جای سوداگری با دلار و مسکن و خودرو روی چیزی سرمایه‌گذاری کنند که دود نشود و به هوا نرود!