در چند روز گذشته، انتشار یک تصویر همراه با ادعای نبود باتری قلب در بیمارستان ریفرال شهیدرجایی، جنجالهایی به دنبال داشت که درنهایت به مشکلاتی برای هموطنان درگیر در این زمینه ختم شد، اما جالب اینجاست که اصل خبر استنادی نداشت و باتری قلب درحال حاضر به تعداد کافی وجود دارد، حتی مهدی یوسفی، رئیس هیأتامنای صرفهجویی ارزی در معالجه بیماران وزارت بهداشت هم در گفتوگو با ایسنا عنوان کرده بود: «از سال گذشته تاکنون قیمت باتری قلب افزایش نیافته است و بیماران به شائبههای بیاساس منتشرشده در فضای مجازی توجه نکنند.»
اما ماجرا از تصویری شروع شد که در بیمارستان قلب شهیدرجایی تهران که مردم منتظر را روی زمین و نیمکتها نشان میداد؛ تصویری که یکی از خبرنگاران یک خبرگزاری معتبر توییت کرده بود و در توضیح صف انتظار مردم نوشته بود: «اینها بیمارانی هستند که در انتظار باتری قلب هستند، باتری قلبی که تا چندماه پیش 40 تا 50میلیون تومان قیمت داشت و حالا قیمت آن به 250میلیون تومان رسیده است».
ایرناپلاس هم بعد از انتشار این تصویر و توضیح خبرنگار مربوطه، سراغ سوژه رفته بود که مشخص شده چنین چیزی آنطور که در توییت نوشته شده، نیست. حالا هم اداره کل تجهیزات وزارت بهداشت و هیأتامنای ارزی اعلام کردهاند هیچ کمبودی در این حوزه وجود ندارد. سیدسعید افتخاری، مدیر بیمارستان شهیدرجایی در اینباره گفته است: «مشکل از دیماه شروع شد، زمانی که وقفه طولانی برای ترخیص تجهیزات پزشکی ازجمله همین باتری قلب در گمرک ایجاد شد و همین وقفه دوماهه در ترخیص، باعث ایجاد مشکل در تعبیه باتری قلب برای بیماران متقاضی شد.»
او در ادامه توضیح داده؛ لیست صف نوبت برای باتری قلب از قبل هم وجود داشته و چیز تازهای نیست؛ چراکه فرآیندی را برای بررسی و جراحی و تحویل دارد. با این حال مشکل دیماه هم به گفته مدیر بیمارستان در سال 98 حل شده و درحال حاضر روال عادی درحال انجام است، ضمن اینکه هزینه باتری قلب درحال حاضر با قیمت آزاد، 57میلیون تومان و با بیمه 14میلیون تومان است، نه 250میلیون! جالب اینجاست که در توییت مربوطه همراهان بیمار و کسانی را که در بیمارستان در انتظار ویزیت یا نوبت درمانشان بابت بیماریهای دیگر هستند، بهعنوان منتظران قلب باتری معرفی کردهاند و همین امر هم به جنجالی رسیده که در کلیت صحت نداشته.
هفته گذشته چیزی شبیه به همین نوع خبرسازی در سطح کلان درباره سهمیهبندی بنزین انجام شد که واکنشهای مختلفی به دنبال داشت. در مجموع به نظر میرسد این نوع مطالب و خبرها چیزی جز تسویهحسابهای جناحی علیه دولت نیست و صرفا به گرفتاری بیشتر مردم میانجامد.