محمدحسین بخشیان کارشناس مذهبی
دعای روز دهم ماه مبارک رمضان با بحث زیبای توکل آغاز میشود. توکل به معنای اظهار ناتوانی در کاری و اعتمادکردن به دیگری است. به گفته مرحوم نراقی در
جامع السعادات، توکل در فرهنگ دینی آن است که انسان تنها خداوند را تاثیرگذار در هستی بداند؛ از اینرو تنها به او اعتماد و از غیر او قطع امید میکند و امور خود را به او وامیگذارد.
علامه طباطبایی نیز توکل را آن دانسته است که در امور تنها خداوند را موثر بدانیم. شیخ صدوق در معانیالاخبار حدیثی از پیامبر اسلام(ص) نقل کرده که طبق آن، توکل آن است که انسان بداند آفریدگان هیچ سود و زیانی برای او ندارند و فقط به خداوند امیدوار باشد و از غیر او نترسد و تنها برای او کار کند.
توکل از فضائل اخلاقی و منازل سیر و سلوک به معنای واگذاری امور به خدا و اعتماد به او است و اینکه او را تنها موثر در وجود بداند. قرآن توکل را لازمه ایمان دانسته است. احادیث آن را از ارکان ایمان معرفی کردهاند. برخی از علما، یکسان بودن حال انسان قبل و بعد از بهدستآوردن مال یا از دستدادن آن را نشانه وجود توکل در وجود آدمی دانستهاند.
بالاترین مرتبه توکل این است که انسان همه امور خود را به خدا واگذار کند و در برابر خدا ارادهای برای خود قایل نباشد و چیزی را بپسندد که خدا برای او رقم میزند. درجه توکل هر فردی به درجه ایمان و توحیدباوری او بستگی دارد.
در لسان علمای اخلاق در دین اسلام، توکل با کار و تلاش و توحید افعالی منافاتی ندارد، زیرا اسباب و علل ظاهری تأثیر مستقل ندارد و تأثیر آنها بسته به مشیت الهی و در طول قدرت خداست. برای توکل آثاری همچون کفایت رزق، آسانشدن کارها و عزت در برابر غیر خدا بیان شده است.
توکل با تفویض ارتباط نزدیکی دارد. مرحوم کلینی در کتاب الکافی شریف، احادیث مربوط به تفویض و توکل را در یک بخش به نام «بَابُ التَّفْوِيضِ إِلَى اللَّهِ وَ التَّوَكُّلِ عَلَيْه» آورده است. عبدالرزاق کاشانی توکل را از شاخههای تفویض دانسته است و به گفته حضرت امام (ره)در چهل حدیث، تفاوت توکل و تفویض این است که در تفویض انسان خود را بدون قدرت میبیند و تنها خدا را دارای تأثیر در امور میداند، اما در توکل خدا را در کسب خیر و منفعت وکیل خود میکند.
توکل با فضایل اخلاقی دیگری همچون رضا و تسلیم نیز مرتبط است. از نظر عرفا، مقام رضا و تسلیم برتر از مقام توکل است. در مقام توکل، انسان خدا را وکیل خود قرار میدهد، اما تعلق به امور دنیوی را کنار نمیگذارد. ولی در مرتبه رضا و تسلیم به آنچه خداوند مقرر کرده است، رضایت میدهد؛ هرچند موافق میلش نباشد.
در منابع اخلاقی و عرفانی مراتبی برای توکل ذکر شده است. طبق این کتابها توکل به لحاظ قوت و ضعف سه درجه دارد:
درجه نخست: در این درجه فرد بهگونهای به خدا اعتماد دارد که به یک وکیل اعتماد میکند. ملا محمدمهدی نراقی این مرتبه را ضعیفترین درجه توکل دانسته است.
درجه دوم: در این درجه حال متوکل نسبت به خدا مانند حال کودک نسبت به مادرش است که جز او را نمیشناسد و به غیر او پناه نمیبرد و جز او به کسی اعتماد نمیکند. تفاوت این مرحله از توکل با مرحله اول این است که اینجا متوکل فقط به کسی که بر او توکل کرده، توجه میکند و حتی به خودِ توکل نیز توجه ندارد. علمای اخلاق دستیابی به این مرتبه از توکل را مخصوص خواص میدانند.
درجه سوم: به گفته علمای اخلاق در این درجه، متوکل خود را مردهای در دستهای مردهشوی میبیند که از خود اختیاری ندارد و تنها به اختیار او حرکت میکند. تفاوت این مرحله با مرحله دوم توکل در این است که در آن مرحله متوکل، دعا و تضرع را ترک نمیکند، اما در اینجا ممکن است متوکل به سبب اعتماد به عنایت پروردگار، دعا و تضرع به درگاه او را نیز ترک کند. مرحوم نراقی این درجه از توکل را بالاترین درجه آن شمرده و دستیابی به آن را بسیار نادر دانسته است. به باور او، توکل حضرت ابراهیم در ماجرای پرتاب او به سوی آتش از این نوع بوده است.