در یک دقیقه!
 
تبدیل میانسال بیکار به جوان شاغل
 

 

شهرام شهیدی طنزنویس

خانم‎باجی گفت: «بالاخره یک تصمیم اصولی در مورد خانم‎ها گرفتند و مجلس بخشی از حقوق خانم‎ها را به آنها برگرداند و قانونی تصویب کرد که به فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان غیرایرانی تابعیت ایرانی بدهند.»
روح آقاجان گفت: «تا چشم مرا دور دیدند برای خودشان بریدند و دوختند.»
خاله خانم گفت: «کجاش بد است؟ مثلا الان دختر شادروان مریم میرزاخانی بالاخره میتونه تابعیت ایرانی بگیره.»
روح آقاجان گفت: «شما مو می‌بینید و من پیچش مو. مسئولان فهمیدند با این‌که بچه‎دارشدن خوبه، اما شرایط اقتصادی اجازه نمیده خیلی از مردم حتی به این موضوع فکر کنند. پس تنها راه برای افزایش جمعیت این بود که با موضوع اعطای تابعیت به فرزندان زنان ایرانی موافقت کنند.»
خانم باجی گفت: «شما هم که همیشه همه چیز را یک جور دیگر ببین.»
روح آقاجان گفت: «شما مثل کبک سرت را کرده‌ای زیر برف وگرنه دنیا همین شکلی است که من می‌بینم. می‌توانم تا دلت بخواهد هم مثال مشابه بیاورم که ثابت کنم مقامات دیده‌اند به عمل کار برنیاید و باید از طریق سخندانی و تغییر نگاه آماری خیلی از مسائل را رتق و فتق کنند.»
خانم باجی گفت: «شما لازم نکرده خیلی مثال بزنی. یک مثال دیگه بزن ببینم.»
روح آقاجان گفت: «معاون وزیر ورزش گفته با اشاره به ابلاغ مصوبات شورایعالی جوانان کشور از سوی وزیر ورزش و جوانان، بازه سن جوانی از ۱۵ تا ۲۹‌سال به ۱۸ تا ۳۵‌سال تغییر کرد.»
همگی گفتیم: «خب؟»
روح آقاجان گفت: «خب این یعنی دیگه با مشکل پیر شدن کشور مواجه نیستیم، چون از طریق تغییر در تعریف‌مان از سن جوانی، تعداد جوانان کشور زیاد می‌شود. حق هم دارند. در همین خاندان خودمان ببین چند نفر که اتفاقا همگی هم بچه دوست هستند، به خاطر شرایط کاری و درآمدشان قید بچه را زده‌اند؟ حالا اما با این تغییر تاکتیک تعداد جوانان کشور افزایش پیدا می‌کند و مشکل پیر شدن تا چند‌سال از بحث کشور خارج می‌شود. چند‌سال بعد هم سن جوانی را تا 45‌سال می‌برند بالا و مدام این مشکل را به بهترین روش و  از طریق آماری حل می‌کنند.»
شوهر دخترخاله‌ام گفت: «با این روش خیلی از مشکلات مهم کشور را می‌توان رفع و رجوع کرد. مثلا اعلام کنند هرکس سفر خارجی می‌رود، سه بسته پفک با خودش ببرد. بعد آمار بدهند که حجم صادرات غیرنفتی کشور بشدت افزایش پیدا کرده است.»  
دخترخاله‌ام گفت: «من فکر می‌کردم شوهرم بیکار است و از دریای بیکران نبوغش این طرح‌ها را می‌دهد. خب می‌دیدم از وقتی تعدیل شده و نشسته خانه، موقع سبزی پاک‌کردن و ناهار بچه‌ها را دادن هی از این فکرها می‌کند و نظریه می‌دهد. اما با خودم می‌گفتم حتما از عوارض بیکاری است. الان فکر می‌کنم با یک تغییر کوچک در تعریف‌مان از بیکاری می‌شود آمار شاغلان را افزایش داد. کافی است بگوییم خانه‌داری و سبزی پاک‌کردن هم شغل حساب می‌شوند. آن وقت همسر 35 ساله من ظرف یک روز از یک میانسال بیکار  تبدیل می‌شود به یک جوان شاغل!»


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/162431/ تبدیل-میانسال-بیکار-به-جوان-شاغل