متاسفانه دوست نزدیکی را در سانحه رانندگی از دست دادم و این مساله باعث شد همیشه فکرم دنبال مسافری باشد که میرود. به نظر من اینها همه نتیجه اشتباهات انسانی است. رسیدگی به اتومبیل و کنترل سلامت آن به عهده کیست؟ قطعا به عهده خود ماست. اینکه اتومبیلی موتورش ترکیده، فرمان بریده، روی برف سُر خورده و... اینها همه نتیجه خطای انسانی است. ماشین که زبان ندارد، ما باید به سلامت وسیله نقلیهمان توجه کنیم. ماشین محصول دست، عقل و فعل آدم است. فراموش نکنیم اتومبیل وسیلهای خودکار نیست و بهوسیله انسان هدایت میشود. اما گاهی آدمها فراموش میکنند که اتومبیل حتی شعور اسب را هم ندارد. یعنی اسب باز حداقل از روی غریزه حیوانی خطر را درک میکند اما اتومبیل بیجان است و ما نباید از آن انتظاری داشته باشیم. با این حساب، همه چیز دست خود ماست. هر دو عامل یعنی چه مشکلات فنی و چه مشکلات در رانندگی و کنترل اتومبیل از خطای انسانی نشأت میگیرد. حتی من بارها در روزنامهها و رسانهها خواندهام و شنیدهام که فلان اتومبیل دچار سانحه شده چون از استانداردهای لازم برخوردار نبوده. من نمیفهمم چرا آدم استاندارد باید ماشین غیر استاندارد سوار شود. ماشین غیراستاندارد نشانه جامعه غیر استاندارد است و راننده که هیچ چیز زندگیاش از جمله رانندگیاش پیرو استاندارد نیست، از آن استفاده میکند. من توصیهام این است که ما بیشتر از اینکه به محل سفر فکر کنیم و به اینکه مثلا چقدر با زن و بچه و دوستان قرار است خوش بگذرد، به این بپردازیم که چقدر وسیله نقلیهمان سالم و آماده برای سفر است. همینطور به این فکر کنیم که چقدر خودمان به لحاظ روحی و جسمی و روابط و... آماده سفر هستیم. بسیاری از این تصادفات به خاطر دعواها و بحثهایی است که بین سرنشینان اتومبیل قبل از تصادف سرگرفته بوده. به همین دلیل، مسئولیت خود آدمها از هر کس دیگری بیشتر است. ضمن اینکه، در فرهنگی که حتی گویش کلمات در دعا استاندارد دارد، چگونه برای مسائلی که مستقیم با جان مردم در ارتباط است، استاندارد را هیچ میگیریم.