این روزها صفحه ورزشی اکثر روزنامهها، مجلات و سایتهای مهم دنیا به انعکاس اخبار مربوط به مسابقه بوکس حرفهای و سنگینوزن دنیا میان دیونتی وایلدر و تایسون فیوری اختصاص دارد و از هفتهها قبل تا هماکنون که 4 روز از پایان مسابقه میگذرد، بحثها حول محور این مسابقه پایان نیافته است. سال قبل هم مسابقه میان کانر مک گرگور و فلوید میوُدر چنین حالتی داشت و هفتهها و روزها ورزشینویسان رسانههای مشهور به آن پرداختند. در این میان اما نکتهای که بیش از هر چیز دیگری توی چشم میزند و برای نسلهای کمی قدیمیتر عجیب و شاید گاهی آزاردهنده است، تغییر نسل قهرمانان ورزشی است؛ فرقی هم نمیکند این تغییر در بوکس خود را نشان دهد یا در فوتبال، تنیس، بسکتبال یا هر ورزش دیگری زیرا به نظر میرسد قهرمانان جدید در همه رشتهها به کل فاقد کاراکتر و کاریزمای قهرمانان پیشین هستند.
شکوه رقص پای محمدعلی در رینگ بوکس
مسابقه بوکس سنگینوزن بین دیانتی وایلدر و تایسون فیوری که 4 روز پیش در لسآنجلس انجام شد، بعد از 12 راند با نتیجه مساوی به پایان رسید. این بدان معناست که عاشقان مسابقات بوکس سنگینوزن باید منتظر یک مسابقه دیگر برای تعیین جدیدترین قهرمان این رشته باشند. شاید برخی بگویند مقایسه درستی نیست اما شما این انتظار را در برابر انتظار نسلهای پیشین برای انجام مسابقه انتقامی بین محمدعلی (کلی) و جرج فورمن قرار دهید تا به عمق فاجعه پی ببرید. هنوز هم بسیاری از موسپیدکردهها خاطره مربوط به مسابقه بوکس محمدعلی با جو فریزیر که در ساعات اولیه صبح 17 اسفند 1349 از تلویزیون پخش شد را به یاد دارند و همچنان با یادآوری شکست محمدعلی در راند پانزدهم چهرهشان در هم میرود. در این میان کمی جوانترها اما مسابقات پی در پی و انتقامی مایک تایسون بوکسور نیمهدیوانه و ایواندرهالیفیلد که شاهبیت آن در سال 1997 با کندهشدن گوش هالیفیلد زیر دندانهای تایسون رقم خورد را در انبان خاطرات خود مزمزه میکنند. امروز مسابقات بوکس همچون سالیان گذشته و شاید حتی باشکوهتر از همیشه برگزار میشود اما حلقه مفقوده در این میان همان چیزی است که بدان اشاره شد. قهرمانان پیشین چیزی داشتند که امروزیها از اساس فاقدش هستند؛ کاراکتر!
کاریزما، حلقه مفقوده دعوای مارادونا و مسی
در اثنای بحثهای پایانناپذیر با موضوع «مسی فوتبالیست بهتری است یا مارادونا» که هر از چندی در جمعهای فوتبالی در میگیرد نکتهای که معمولا مورد توجه قرار نمیگیرد کاراکتر یا همان شخصیت متفاوت این دو بازیکن در زمین و حتی بیرون زمین فوتبال است. اگر صرفا مهارتهای فوتبالی از تکنیک تا بازیخوانی و تاکتیکپذیری را ملاک بگیریم، شاید، شاید، فقط شاید مسی از همه لحاظ بر مارادونا برتری داشته باشد؛ اما چرا هنوز طرفداران تیمملی فوتبال آرژانتین در سراسر جهان که بازیهای مارادونا و نقشآفرینی او را در زمین چمن به خاطر دارند، نمیتوانند مسی را در قامت کاپیتان و شماره 10 افسانهای آلبی سلسته تصور کنند؟ جواب کاملا مشخص است؛ درست به همان دلیل که طرفداران بوکس نمیتوانند میوُدر را در قامت محمدعلی ببینند! دوران قهرمانان کاریزماتیک گویی سالهاست که به پایان رسیده است.