لیلا مهداد| علیرضا مظلومیان، مردی از شهر دامغان است و بخشی از سالهای زندگیاش را در این شهر گذرانده است؛ شهری که او را به کویر علاقهمند کرده و حالا 10سالی است که از سافاری لذت میبرد و خیلیها را به آن علاقهمند کرده است. علیرضا متولد دهه 50 است و چرخ زندگی را با تجارت و کار واردات میچرخاند، اما دغدغههای زندگی و کار نتوانسته است او را از علایقش دور کند. علیرضا کوچکترین فرزند خانوادهای پرجمعیت است و تحصیلاتش را تا دیپلم در همان دامغان ادامه داده تا خیلی زود وارد بازار کار شود. علیرضا بر این باور است که طبیعت خانه ماست و باید در حفظ و زیبایی این خانه بکوشیم. او به هر کسی میرسد، توصیه میکند با بیابان و طبیعت دوستانه رفتار کند، چون معتقد است گیاهان، جانوران، درختچهها و .... دوستان انسانند و نباید نظم آنها را به هم زد. حالا علیرضا در کنار همه دغدغههایی که دیگران میگویند زندگی را سخت کرده، به این فکر افتاده تا لذت سافاری و کویرنوردی را با دیگران تقسیم کند؛ آن هم با کسانی که حتی تردد در خیابانهای شهر هم برایشان سخت است و همیشه از مناسبسازی معابر برای آنها سخن گفته شده: معلولان.
علیرضا سقوط از ارتفاع را هم در برنامه دارد تا لذت این هیجان را با این آدمها تقسیم کند. در ادامه پای صحبتهای او نشستهایم که میخوانید.
چرا سافاری؟
من متولد سال 50 در دامغانم. کودکیام را در این شهر گذراندهام و از آنجایی که در آن زمان بیشتر کارمان در بیابان بود به کویر علاقهمند شدم و همین علاقه باعث شد سافاری جزو برنامههای زندگیام باشد و حالا 10سالی میشود که این کار را انجام میدهم، البته دوستانم را به این کار تشویق کردهام و حالا آنها هم از دوستداران کویرند. کویر واقعا به من روحیه میدهد و همین مسأله باعث جذابیت بیشتر آن میشود.
سفر اخیرتان و طی کردن عرض ریگجن
چطور بود؟
من بیشتر کویرها را رفتهام؛ با دوستانی که به این کار علاقه داشتند، ضمن اینکه امکانات و سرمایه لازم را هم برای سافاری داشتند، اما اینبار تصمیم گرفتم کاری متفاوت انجام بدهم؛ برای همین قرار شد افرادی را همراهی کنم که آرزوی چنین سفری را دارند و امکانات آن برایشان مهیا نیست. از طریق یکی از دوستان به افراد دارای معلولیت اعلام کردیم که میخواهیم در کویر ریگجن سافاری
داشته باشیم و تعدادی از آنها استقبال کردند و توانستیم در سه چهار روز لحظات خوبی را در کنار هم تجربه و عرض کویر را طی کنیم.
کویرنوردی و سافاری با افراد دارای معلولیت تصمیم بزرگی بود و بیشک دردسرهای خاص خودش را داشته است.
حتما همینطور است، البته بهیکباره این تصمیم را نگرفتم؛ ماهها بود که به این مسأله فکر میکردم و دوست داشتم حتما زمینههای این تجربه را فراهم بیاورم، البته به تمام جوانب کار فکر کرده بودم و میدانستم کار راحتی در پیش ندارم. سهماه پیش با سعید ضروری برای نخستینبار این تجربه را داشتیم و وقتی تصمیمم را با او در میان گذاشتم، استقبال کرد و راهنماییهای خوبی هم داشت و تشویقمان کرد این کار را انجام بدهیم.
آیا قبل از شما چنین تجربهای وجود داشته است؟
تورهایی وجود دارند که قبل از ما معلولان را به نقاط مختلف بردهاند و در کویر هم تنها آنها را تا پای رملها بردهاند، اما ما در این سفر عرض کویر ریگجن را طی کردیم؛ کاری که آدمهای حرفهای هم بهندرت آن را انجام میدهند.
دلیل این تصمیم را برایمان میگویید؟
این نکته را در نظر داشته باشید که کار من تور نیست و تنها بهواسطه علاقه شخصیام این کار را انجام دادهام. قبل از ما کسی این کار را انجام نداده بود و من تصمیم داشتم این کار نشدنی را انجام بدهم تا دوباره ثابت شود که غیرممکن تنها غیرممکن است. البته یکی از دلایل دیگر، کمبود امکانات رفاهی برای افراد دارای معلولیت است و متاسفانه بیشتر این افراد بهدلیل شرایطی که دارند به انزوا و تنهایی رو میآورند که این اصلا قابل قبول و پسندیده نیست. دلیل آخر هم اینکه این سفر برای افراد دارای معلولیت دو سه برابر افراد معمولی هزینه دارد و تقبل آن برای همه این افراد در بیشتر مواقع سخت است و به همین دلیل این تجربه برای آنها آرزویی دستنیافتنی به نظر میرسید و تلاش من این بود این آرزو را برایشان دستیافتنی کنم.
انگیزه شخصیای هم شما را به اجراییکردن این تصمیم ترغیب میکرد؟
از کمککردن به دیگران لذت میبرم و این را بدون هیچ اغراقی میگویم. من از کمک به دیگران به اندازه سفر و سافاری لذت میبرم و سر ذوق میآیم و انرژیام مضاعف میشود. درواقع ما آدمها وقتی به کسی کمک میکنیم، در وهله اول به خودمان کمک کردهایم؛ کاش این واقعیت در میان همه آدمها جا باز کند.
به مشکلی هم در این سفر برخوردید؟
تمام مسیر را با سافاری رفتیم؛ یعنی همسفرانمان را از درِ منزل با سافاری بردیم ریگجن و برگرداندیم و خدا را شکر هیچ مشکلی پیش نیامد البته هر سفری مشکلات خودش را دارد اما نگاه ما به مشکلات متفاوت بود و سعی کردیم از تکتک لحظاتمان لذت ببریم حتی کمککردن به همسفرانمان جزو جذابیتهای این سفر بود و حتما این تجربه را دوباره تکرار خواهم کرد.
از حالوهوای همسفرانتان بگویید.
آنها فکر نمیکردند بتوانند در چند روز این حجم از هیجان را تجربه کنند؛ خیلی ذوقزده بودند، محو طبیعت شده بودند و مشکلاتشان را فراموش کرده بودند. آنها میگفتند فکر نمیکردند بتوانند در طول عمرشان چنین لحظاتی را تجربه کنند. حالا بعد از این سفر دوستان خوبی برای هم شدهایم.
بیتردید سفر با افراد دارای معلولیت نیازمند امکاناتی است و حتما باید شرایطی را در نظر گرفت. به این مسائل اندیشیده بودید؟
بیشک همینطور است. ما قبل از سفر به همه موارد فکر کردیم و همه جوانب را در نظر گرفتیم و به همین منظور مطالعاتی انجام دادیم تا متوجه شویم که افراد دارای معلولیت چه نیازهایی دارند. این سفر به امکانات بیشتری نیاز داشت برای همراهبردن ویلچر، واکر، سرویس بهداشتی و.... ما حتی برای گزینش این افراد نوع و میزان معلولیت را هم مد نظر قرار دادیم تا این سفر آسیبی به آنها نزند.
گزینش همسفرانتان به چه طریق بود؟
از طریق یکی از دوستان که در شبکههای اجتماعی در ارتباطم، سفر را اعلام کردم و افراد علاقهمند داوطلب سفر شدند البته در این سفر از مشورتها و راهنماییهای این دوست بهره بردیم؛ چون او معتقد است که معلولیت محدودیت نیست و در این سفر ما را هم همراهی کردند.
یکی از برنامههای آیندهتان پرش از ارتفاع است؛ آیا افراد دارای معلولیت میتوانند چنین تجربهای داشته باشند؟
صددرصد این افراد هم میتوانند این تجربه را
داشته باشند. انشاءالله 15 روز دیگر در سفری به قشم این تجربه را برای این افراد مهیا خواهیم کرد و علاقهمندان میتوانند از ارتفاع 14تا15هزارپایی پرش را تجربه کنند و بعد با چتر روی زمین بنشینند. قبلا این تجربه را داشتیم و سعید ضروری یکبار در دوبی پرش از ارتفاع را داشته است.
برای این پرش نکات پزشکی مد نظر قرار میگیرد؟
بله؛ برای این پرش ملاحظاتی مد نظر قرار میگیرد؛ ملاحظاتی همچون نوع معلولیت، وزن فرد و اینکه سرعت و باد چه تاثیری میتواند بر معلولیت فرد بگذارد؛ بعد از این ملاحظات پرش صورت میگیرد.
آیا خودتان پرش از ارتفاع را تجربه کردهاید؟
متاسفانه هنوز نه؛ چون اضافه وزن دارم تا امروز نتوانستهام این پرش را انجام بدهم اما برادرزادهام این پرش را انجام میدهد. باید به این نکته اشاره کنم که پرش از ارتفاع با افراد دارای معلولیت دونفره است.
آیا جز این سفر و برنامه آتیتان برای پرش فعالیتهای دیگری هم داشتهاید؟
من عاشق کمک کردنم و دیگران را هم به این کار ترغیب میکنم. چندباری به همراه دوستان برای جستوجوی افرادی که در کویر گم شده بودند، رفتیم و از آنجا که کویر را میشناسیم، بعد از چند روز جستوجو توانستیم آنها را بیابیم، البته به گروههای آفرویدی که در آنها عضوم، پیشنهاد دادهام که در گروههای امداد ثبت نام کنیم تا در شرایط بحرانی بتوانیم به کمک امکاناتی که این خودروها دارند، کمکحال باشیم.
گفتوگو با سعید ضروری معلولی که هم غواصی را تجربه کرده است، هم پرش از ارتفاع
زندگی یعنی ماجراجویی
سعید ضروری با وجود معلولیت دیستروفی زندگی را نوعی ماجراجویی میداند و برای همین در این سالها ماجراجوییهایی مانند کایتسواری، پرش از ارتفاع و ... را تجربه کرده است. او مدیر یک آموزشگاه مجازی زبانهای خارجی است و در کنار آن گروه ماجراجویان معلول را هم اداره میکند و تجربیاتش در ماجراجوییهای مختلف سبب شده سفر ریگجن را با همکاری آقایان مظلومیان برای افراد دارای معلولیت انجام دهد. در ادامه با او بیشتر آشنا میشوید.
از ماجراجوییهایتان بگویید.
کایتسواری، غواصی، سقوط آزاد، غارنوردی، کویرنوردی و ... تجربیاتی بودند که پشتسر گذاشتهام. از سال 94 استارت گروه ماجراجویان معلول ایران را زدهام و تاکنون فعالیتهایی را هم در این زمینه داشتهایم. به واسطه گروه ماجراجویان با گروههای مختلف آشنا شده و توانستهایم تجربه غواصی، کویرنوردی و پرواز را برای افراد دارای معلولیت فراهم کنیم. درواقع در این زمینه سعی دارم افراد توانا و کسانی را که در زمینه فعالیتشان جزو بهترینها هستند، شناسایی کرده و با آنها وارد همکاری شوم.
ماجرای سفر ریگجن و طی عرض این کویر چگونه شروع شد؟
قبل از این سفر بهشخصه سفری با احسان مظلومیان داشتم و دیدن امکانات و مهارتشان در زمینه سافاری فکر داشتن سفری در کویر برای گروهی از افراد دارای معلولیت را در سرم انداخت، ایدهام را مطرح کردم، پیشنهاداتی دادم و برنامهریزی برای سفر انجام شد. درواقع جمعکردن گروه با من است و کار اجرایی را افرادی که برمبنای تواناییهایشان شناسایی میشوند، انجام میدهند. در حقیقت در نقش تورلیدر عمل میکنم و به همین شکل تجربیات زیادی در زمینههای مختلف داشتهام. در گروههای مختلف شرایط سفر را اعلام کردم؛ علاقهمندان اعلام آمادگی کردند، این سفر شکل گرفت و توانستیم عرض کویر را طی کنیم، البته باید متذکر شوم که در تمام ماجراجوییها شرایط افراد سنجیده میشود.
از حالوهوای این سفر بگویید.
سفرهای تلفیقی همیشه سفرهای خوب و هیجانانگیزی میشوند، این سفر هم در کنار سختیها و برنامهریزیهایی که نیاز داشت، سفر دلچسبی بود و برای همسفرانمان تجربه خوبی به حساب میآمد. البته این سفرها هزینههای زیادی میخواهند و اگر اسپانسر داشته باشیم، میتوانیم سفرهایی از این دست بیشتر داشته باشیم. در اکثر این سفرها از همسفران بیشتر هزینه بنزین و غذا گرفته و سایر هزینهها از طریق اسپانسرها تامین میشود.
برای آینده چه برنامههایی در نظر دارید؟
در کنار تمام ماجراجوییها و فعالیتهای اجتماعی سعی خواهم کرد کارهای هیجانانگیز بیشتر را در برنامههایم بگنجانم و سعي خواهم کرد شرايط براي تجربه ديگران با شرايط جسمي مشابه فراهم شود، کارها و فعاليتهاي ديگري هم خواهد بود که فعلا در مرحله ايده اوليهاند. دیدن حیاتوحش، پرواز با کایت و غواصی از برنامههای سال آیندهاند و برای اجراییشدن آنها درحال گفتوگو و پیگیری با مدرسان و متخصصان این حوزهها هستم. البته برای تسهیل و استانداردسازی گردشگری برای افراد دارای معلولیت درحال مطالعه برای سیاستگذاریها هستیم، چون قانونی در این زمینه نداریم و چکلیستهایی تهیه خواهد شد تا افرادی که مجری این ماجراجوییها هستند، با توجه به آنها امکانات را فراهم بیاورند.