شهروند| در شرایطی که برگزارکنندگان مراسم تشییع هنرمندان بعد از تشییع بیشتر چهرههای بزرگ یک نسل یکبار دیگر نشان دادند که آداب برگزاری یک مراسم آبرومند و مرتب را هنوز یاد نگرفتهاند، اما حضور باشکوه مردم در تشییع عزتالله انتظامی همه کمبودها را جبران کرد و یکبار دیگر نشان داد که عزت چیزی است که مردم میدهند و شاهد این مثال عزتالله انتظامی است.
در مراسم دیروز خیلیها حاضر بودند. این نشان از اعتبار و احترام این هنرمند داشت که چنان ازدحامی را باعث شده بود که حتی بزرگانی چون مسعود کیمیایی و محمدعلی کشاورز هم در نزدیکشدن به هسته اصلی مراسم به مشکل برخوردند.
دیروز صبح مقابل تالار وحدت غلغله بود. هیاهویی که دوستداران عزتالله انتظامی برپا کرده بودند. هیاهویی که عشق بر پا کرده بود. عشقی که در سخنان پرویز پرستویی هم عیان بود که مجری مراسم بود: از خواب که بیدار شدیم، دیدیم عزت سینما رفته است؛ عزتی که هر چقدر قدر بودی به پای او نمیرسیدی. ما دیروز بعد از بیداری، خواب دیدیدم پیر دِیر، بار سفر بسته و گذاشتیم او مثل آب از میان انگشتان ما بگذرد. وای که چقدر دلم پُر است...
سخنان علی نصیریان هم نشان از عشق داشت: آقای انتظامی انتظار نداشتم، اینجا (تالار وحدت) برای تشییع بیایم. میخواستم اینجا با هم یک بار دیگر کار کنیم.
نصیریان خاطرهای دردناک از زندهیاد انتظامی روایت کرد: یک شبی با هم بودیم و من آوازی خواندم، او گفت که وقتی مُردم میخواهم تو سر قبرم آواز بخوانی. حالا من هم میخوانم: دلُم تنگ و آسمان تنگ و....
فاطمه معتمدآریا دیگر عاشقی بود که از عزت گفت: ما امروز کسی را بدرقه میکنیم که بیشترین انرژی و نظم را به ما یاد داد، پس دلیلی برای گریه کردن نیست چون او ماندگار مانده. عزتالله انتظامی مردی بود که همیشه در صدر نشست و یاد داد او را به عنوان هنرمند در صدر بنشانند. او تاریخ ملی ایران است پس برای تاریخ ملی ملت هیچوقت گریه نکنیم. من هم در قلب خود گریه میکنم...
مجید انتظامی هم در مراسم دیروز از پدرش گفت: پدرم جواهری بود که نتوانستم او را نگه دارم. وقتی پس از 70سال کار از پدرم میپرسیدم که مردمیشدن چطور است؟ میگفت عاشق شو. مردم را دوست داشته باش و من تمام تلاشم را برای این کار انجام داده و میدهم...