خانم رئیسجمهوری در چند ساعت گذشته یکی از خبرسازترین چهرههای دنیا بوده است. کولیندا گرابار کیتاروویچ که در نخستین تلاشها برای جستوجو در اینترنت نامش بالا میآمد و تصاویرش در توییتر و اینستاگرام و دیگر شبکههای اجتماعی در حد محبوبترین سلبریتیها دیده شد. رئیس دولتی که در روزهای قبلتر دیده شدنش در جایگاه ویژه و کنار اینفانتینو به گونهای دیگر سوژه میشد، پس از پایان مسابقه فینال و وقتی که زیر باران بازیکنان تیمش را مادرانه در آغوش کشید، همه با احترام از او یاد کردند. اما این انعکاس رسانهای برای مردم کرواسی و دیگر بینندگان جامجهانی هر معنایی داشت، برای ایرانیها با حسرتی ناخودآگاه همراه بود. حسرت این که چرا رئیسجمهوری کشور کوچک اروپایی میتواند تا این اندازه راحت باشد و به عنوان یک شهروند احساساتش را ابراز کند و به نمایش بگذارد و میان ایرانیها و مسئولان کشورشان همیشه موانع ندیدنی یا دیدنی فاصله انداخته باشد. مسئولانی که مدام شعار خدمتگزاری و فروتنی میدهند اما در عمل آن چه اتفاق میافتد درههای فاصله اغلبشان را با مردم عمیقتر میکند. در این باره میتوان به حرفهای نمایندگان مجلس در همین روز گذشته اشاره کرد. نمایندگانی که اعتراف میکنند بخشی از مردم اعتمادشان به مسئولان کم شده است و در این شرایط گذر دادن جامعه از بحرانهای پیش رو سختتر خواهد بود. و نگرانی بزرگ همین بحرانهاست که کارشناسان و وزرا و بعضی دیگر تاکید میکنند که استثنایی هستند و نیاز به مقاومت و تلاش و همدلی بسیاری است تا بتوان به سلامت و با کمترین هزینه پشت سرشان گذاشت. این همدلی را اما کی باید نشان بدهد؟ مردم که همیشه پای صندوقها بودهاند و پای جنگ بودهاند و همه جا از خود گذشتهاند. این مسئولان هستند که باید نشان بدهند شرایط ناگوار را درک کردهاند و کنار مردم ایستادهاند. مدیران مملکت هستند که باید نشان بدهند برای درک مشکلات مردم از امتیازات خود چشمپوشی میکنند و با فساد برخورد میکنند و اختلاف و برتری خود را با سطح جامعه کم خواهند کرد. اما در روزها و هفتههای اخیر نشانهای از این تواضع و نزدیکی دیده میشود؟ برعکس همه اخبار حاکی از این است که برخی مسئولان پا را بیش از قبل بر پدال رانتخواری و ویژهخواری میفشارند و چه بسا با ترس از دست دادن امکانات و دسترسیهای خود شدیدتر از گذشته به حیف و میل بیتالمال مشغولند. از مدیرانی که پایشان در ترخیص خودروهای گمرکی گیر است تا مدیرانی که در گرفتن ارز دولتی و گرانفروشی دستی تا آرنج آلوده دارند و آنهایی که در مقابل دستورات رئیسجمهوری برای شفافسازی و برخورد با تخلفات ایستادگی میکنند. انتظار افکار عمومی این است که اگر بحرانی آغاز شده مسئولان بارهای گران را بر زمین بگذارند و خانههای بالای شهر و مدتی درآمدهای میلیاردی و پاداشها را بیخیال شوند و مثل شهروندان عادی کمربندها را سفت کنند. انتظار این است که آقازادهها را از ینگه دنیا صدا بزنند و تابعیتهای مضاعف را کنار بگذارند. اما هنوز کسی اعلام آمادگی نکرده است. در این اوضاع همچنان با دیدن رئیسجمهوری کرواسی در لباس تیمملی کشورش باید به این فکر کرد که پیروزی و افتخار جز با یکرنگی حاصل نمیشود و مدیران هموطنی که بازی دوگانهشان را رها نمیکنند، چه بسا از دشمن خارجی برای ما کمخطرتر نیستند.