دکتر مصطفی رشیدی
متاسفانه ساعت 11 و 5 دقیقه صبح امروز، روح بلند بزرگمرد ادب و فرهنگ کُرد، دکتر محمدصالح ابراهیمی به ملکوت اعلا پیوست. به قول کردها: آن کسانی که در قلب ملت و مردم هستند هیچوقت نمیمیرند. بنده برای اولین بار دکتر محمدصالح ابراهیمی یعنی استاد شهپول را در یک کنگره مربوط به مولوی به زبان کردی در شهر سقز دیدم که با سخنرانی بسیار شیوا و موزونشان تمام حضار کنگره را شعفزده کردند. کردزبانها دکتر محمدصالح ابراهیمی را با نام ماموستا شهپول میشناختند، شهپول در زبان کردی به معنای موج است، موج دریا.
دانشآموز بودم که تنها اسم شهپول را شنیده بودم و در آن هنگام نمیدانستم کیست؟ و در کنگره مولوی کرد سیمای نورانی و چهره گشاده و همیشه خندان و شخصیت متواضع و گرانقدر ایشان را دیدم و برای دومین بار نیز در سال 77 در کنگره شهدای حلبچه در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران ایشان را زیارت کردم که جزو بزرگان کنگره بودند. استاد شهپول اسمش بر هر کردی در تمام نقاط دنیا شناخته شده است و این بزرگمرد کرد متاسفانه امروز در بیمارستان شهدای هفتم تیر بعد از آنکه بر اثر سکته مغزی 45 روز در کما بودند، جان خود را از دست دادند. این ضایعه را به همه مردم کشور خصوصاً کردزبانان تسلیت عرض میکنم.
در مورد شهپول یا دکتر محمدصالح ابراهیمی هرچه بگوییم کم است. ایشان کسی که بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در سال 1359 اولین نشریه کردزبان را در تهران منتشر کرد که 9 شماره از آن نشریه به چاپ رسید. همچنین دکتر ابراهیمی از سال 1344 با رادیو و تلویزیون ملی ارتباط داشت و بعد از انقلاب این ارتباط ملموستر و واضحتر شد. تا آنجا که در سال 1358 برنامهای مختص ایشان به نام تفسیر قرآن به قرآن را در بخش برون مرزی سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش میشد.
دکتر ابراهیمی یکی از استوانههای زبان و ادب و فرهنگ کردی بودند. ایشان کسی بود که در بیشتر کنگرههای مربوط به زبان و ادب و فرهنگ کردی در داخل و خارج از ایران حضوری فعال داشتند و کمتر کنگرهای در داخل و خارج از ایران درباره زبان و ادبیات کردی برگزار میشد که حضور نداشتند. از استاد ابراهیمی بیش از 40 اثر ادبی، داستانی و تاریخی به جای مانده است. همچنین ایشان 19 کتاب به زبان کردی چاپ کردند و اولین کسی بودند که قرآن را به زبان کردی برگرداندند. ترجمه قرآن ایشان به زبان کردی تا کنون چندین بار در ایران و اقلیم کردستان تجدید چاپ شده است و در هر نوبت بلافاصله بعد از تجدید چاپ این کتاب نایاب میشود تا دوباره به چاپ بعدی برسد.
اردیبهشت سال گذشته دکتر ابراهیمی به دلیل یک بیماری جزیی نیاز به فیزیوتراپی داشتند که بار دیگر بنده به زیارت ایشان نائل شدم. دکتر ابراهیمی را به مرکز جامع توانبخشی هلالاحمر آوردند که در آنجا حدود 10 جلسه فیزیوتراپی شدند. هر جلسه درمان در کنار ایشان برای من یک درس دانشگاه بود. از تاریخ و ادبیات کردی برای من صحبت میکرد. ناگفتههایی از زبان کردی میگفتند که در میان کتابهایشان نبود و به چاپ نرسیده بود. حدود 45 روز پیش متاسفانه دوباره دکتر ابراهیمی دچار سکته مغزی شدیدتری شدند و خونریزی این بار بسیار شدید بود که در همان روز اول به کما رفتند و در بیمارستان بستری شدند. در ملاقاتی که در همین روزها با استاد ابراهیمی در حالت کما داشتم با ایشان و در واقع با خودم زمزمه میکردم که حیف نیست شما از میان کردها بروید. امروز صبح هم با تماسی که با پسر ایشان داشتم متوجه شدم که ایشان دار فانی را وداع گفتند. بعد از این خبر شوک عجیبی به بنده وارد شد و حس کردم یکی از استوانههای فرهنگ و ادب کردی از میان ما رفت. استاد همین امسال آخرین کتابشان را به اتمام رساندند که این کتاب درباره وضعیت اجتماعی و سیاسی کوبانی است. ایشان علاوه بر آنکه یکی از بزرگترین فرهیختگان زبان و ادب کردی بودند، استاد دانشگاه آزاد اسلامی و دانشکده علوم قضایی و خدمات اداری و مذاهب دانشگاه تهران نیز بودند.