| شهریار عبدالملکی| معلم |
در بسیاری از کلانشهرها و مراکز استانها چند سالی است که در بحث تدریسهای آموزشگاهی و کنکور، استفاده از اساتید پروازی مد شده است. همچنین برگزاری کلاسهای پرجمعیت از دانشآموزان و کلاسهای همایشی، با پر و بالی که صاحبان مراکز غیردولتی به آن میدهند، مسائل آموزشی را تحتتأثیر خود قرار داده که به نظر میرسد فقط جنبه اقتصادی آن مدنظر است. به نظر شما در کلاس 300نفری یا 180نفری که دروس علوم پایه تدریس میشود، چه فرآیند آموزشی مفیدی انتقال مییابد؟ در این کلاسها یک عده شومن، که اکثرا معلم هم نیستند، بیشتر درحال سخنوریاند تا تفهیم مطالب دروسی که پایه و اساس پیشرفت علمیِ آینده کشورند!
در این کلاسها جلسات اول برای بسیاری از دانشآموزان بسیار جذابتر و خوشایندتر از رفتن به سینماست ولی در انتهای کار اگر دانشآموزان ممتاز و تیزهوش (که خود پایه علمی بهتری دارند و گلیم خود را از آب بیرون میکشند) را فاکتور بگیریم، بازدهی این کلاسها تقریبا صفردرصد است و پول اکثر والدین محترم به فنا رفته است، اما ثبتنامکنندگان وقتی پشیمان میشوند که امکان انصراف ندارند و این مطلب مورد تأیید بسیاری از صاحبان مراکز و موسسات خصوصی است.
یک سوال؟ آیا از این کلاسها مالیات گرفته میشود؟ یا اداره تعزیرات حکومتی روی این نوع کلاسها و هزینههای اخذشده نظارت دارد؟ آنهم درصورتی که شناسایی این موسسات به کمک ادارات آموزش و پرورش مراکز استانها کمتر از یکساعت زمان میبرد. وزارت آموزش و پرورش به راحتی میتواند با وضع قوانینی اینگونه موسسات را چه از نظر سقف مجاز برای تشکیل کلاس و چه به لحاظ ارزیابی کیفی تحت نظارت قرار دهد. آیا با وجود همه این مشکلات، هزینههای اخذشده در این کلاسها يک نوع گرانفروشی و کلاهبرداری علمی نباید قلمداد شود؟
متاسفانه بسیاری از مسئولان آموزش و پرورش این مسائل را ميدانند ولی برخوردی صورت نمیدهند که در این خصوص تنها میتوان قضاوت را به خوانندگان واگذار کرد.