مریم جلیلوند| بافت تاریخی شهر ایروان چنان پیچ در پیچ و گیجکننده بود که لنین پایهگذار شوروی سابق را بر آن داشت تا فرمان تخریب یکی از نشانههای معماری تاریخی منطقه قفقاز را با پرداخت 3میلیون روبل صادر کند.
معماری تاریخی ایروان سابقهای طولانی داشت و نشانههای آن در اطراف دریای سیاه و کِرت باستان در تمدن یونان قابل مشاهده بود. معماران ایرانی، بافت تاریخی ایروان را مشابه بافت تاریخی دو شهر دزفول و کاشان میدانند و از آن با عنوان بافت ارگانیک و خود توسعه یافته در معماری نام میبرند. اما لنین دیکتاتور سابق شوروی توانست با 3میلیون روبل نشانههای تاریخی این شهر را از بین ببرد. تنها لنین نبود که سرانجام بافت تاریخی ایروان را یکسره کرد بلکه زلزلههای پیدرپی نیز در محو نشانههای معماری تاریخ ایروان هم بیتأثیر نبود.
با این حال، اهالی ایروان یک حافظه تاریخی قوی دارند. درست است که نتوانستند بافت تاریخی شهرشان را از دست لنین نجات دهند، اما پس از استقلال ارمنستان تکتک نمادهای تاریخی، هنری، ملی و حتی سیاسی سرزمین خود را از دل تاریخ بیرون کشیدند و در رویای دستیابی به هویت تاریخیشان در نقطه نقطه شهر نصب کردند.
مجسمهها، سردیسها و تندیسها در شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز این شهر سربرآوردهاند تا ارامنه به فراموشی تاریخی دچار نشوند. همین نمادهای تاریخی چون مجسمه مادر ارمنستان که بر بالاترین نقطه شهر ایروان بر جایگاه مجسمه استالین نصب شد، این پیام را برای ارامنه داشت که اگر هیچ مردی در ارمنستان باقی نماند زنان ارمنی شمشیر به دست از سرزمین مادری خود محافظت میکنند. آنها توانستند حتی مِسروب ماشدوس ابداعگر الفبای ارمنی را از دل تاریخی بیرون بکشند و مجسمه او را نماد موزه نسخ خطی ماتنادران کنند. گوشه دیگری از شهر آنها حتی ماردیروس ساریان معروفترین نقاش معاصر ارمنی را هم مجسمه کردند و در مقابل سالن اپرای شهرشان نصب کردند. ارمنیها آهنگساز مشهورشان را هم از یاد نبردند و نیم تنه درحال نواختن پیانو او را بر یکی از مهمترین گذرگاههای گردشگری شهر خود نصب کردند. ارمنیها خود را فرزندان هایک از نوادگان نوح نبی میدانند و به همین دلیل مجسمه بزرگ او را هم کمان به دست در نقطهای دیگر از پایتخت استوار کردهاند. بافت تاریخی از دست رفته ایروان اما حسرت بزرگ ساکنان این شهر است. شاید به همین خاطر است که مجسمه معمار ایروان نوین را در ورودیهزار پله خود درحالیکه نقشههای پایهریزی ایروان نوین را بررسی میکند، نصب کردهاند. همه این نشانهها بیانگر تلاش برای دستیابی به هویت تاریخی از دست رفته در دوران سرکوب لنین و استالین است.
میراثی که محدود به موزهها نیست
ایروان شهری کوچک با جمعیت زیادی از ارامنه است، یک چهارم جمعیت ارمنستان در همین شهر کوچک و آرام ساکن هستند. ارامنه تلاش زیادی برای حفظ آداب و رسوم محلی و سنتهای دیرین خود دارند. به همین دلیل است که در خیابانهای این شهر اگر قدم بزنید جدای از تندیسها و مجسمههای شخصیتهای تاریخی و معاصر ارمنستان سعی در بازنگری شیوههای معماری مدرن براساس فرهنگ و باورهای تاریخی خود دارند. با اینکه بیشتر سازههای معماری این شهر با سنگهای بازالتی و آتشفشانی ساخته شده و چهره شهر را کدر کرده است اما آنها در تلاش برای نشان دادن چهرهای رنگین و متنوع از فرهنگ خود هستند. آنها تاریخ، هنر، فرهنگ و حتی سیاست خود را از موزهها و کتابخانهها و مراکز فرهنگی شهر بیرون کشیدهاند و همه المانهای فرهنگی خود را در سطح شهر در معرض دید عموم قرار دادهاند. نمونه آن مهمترین گالری خیابانی نقاشی ارمنستان است که شهرت جهانی دارد و هر هفته در پارک عمومی شهر مهمترین و مشهورترین نقاشان ارمنی به همراه هنرمندان خارجی در همین نقطه جمع میشوند و سیر تاریخی هنر نقاشی را در کارگاههای زنده خود بررسی میکنند. هنر مجسمهسازی و نقاشی در شهر ایروان به جایی رسیده که حالا لقب گالری بزرگ هنرهای تجسمی را به خود اختصاص داده است.
آیینهای تدفینی و تهدید اقتصاد ارمنستان
ساخت و تراش سنگ صلیب، مهمترین هنر خاص ارامنه است که از قرن 5 میلادی تا همین امروز مهارت ساخت آن سینه به سینه به نسلهای بعد منتقل شده است. در تمام جهان این تنها ارامنه هستند که سنگ صلیب میسازند. قدمت قدیمیترین سنگ صلیب موجود در ارمنستان به قرن 9 میلادی برمیگردد و 50هزار سنگ صلیب در ارمنستان نگهداری میشود که نقش و تراش هیچ یک از آنها شبیه به یکدیگر نیست. آنها این سنگها را در مناسبات مختلف مانند پیروزی در جنگها، جشنها و اعیاد مذهبی و پایان بیماریهای فراگیر در دورههای تاریخی میساختند و نگهداری میکردند. سنگ صلیب کاربرد سنگ قبر هم داشت و اگر حالا در جادهها و شهرها و روستاهای ارمنستان سفر کنید زمینهای وسیعی مملو از سنگهای صلیب میبینید که تا دوردستها در زمین قرار گرفتهاند. هر سنگ صلیب مختص به یک قبر است و تا ابد بر همان قبر باقی میماند. ارامنه ارمنستان براساس اعتقادات مذهبی خود هر قبر را مختص به یک فرد حفر میکنند و با گذشت سالهای متمادی هم قبر یک مرده به مرده دیگر اختصاص نمییابد. قبرهای طبقاتی هم در باورهای مذهبی مردم ارمنستان جایی ندارند. به همین دلیل است که گورستانهای ارمنستان بسیار وسیع هستند تا جایی که اکنون وسعت آنها باعث کاهش وسعت زمینهای کشاورزی آن کشور شده است. این درحالی است که اقتصاد ارمنستان بر پایه کشاورزی شکل گرفته و گسترش گورستانها هماکنون به معضلی جدی برای اقتصاد این کشور تبدیل شده است.