حسام خراسانی| ارقام جهانی حاکی از آن است که 15 تا 20درصد هر جامعهای معلول هستند. نهادهای بینالمللی هم از نزدیکشدن جمعیت معلولان به مرز یکمیلیارد نفر در دنیا خبر میدهند. آمارها نگرانکننده است. با وجود اینکه فعالیتهای بسیاری در حمایت از افراد درگیر معلولیت در سده اخیر صورت پذیرفته است، اما هنوز هم حقوق اجتماعی بسیاری از این افراد در دنیا نادیده گرفته میشود، شما فقط به همین یک آمار سازمان بهداشت جهانی دقت کنید: «بیش از 80 درصد کودکان معلول در کشورهای آفریقایی مدرسه نمیروند.» حالا اگر کنار ارقام و درصدهای نشاندهنده معلولیت در دنیا افزایش شاخص امید به زندگی و رشد جمعیت سالمندان که نیازمند به خدمات توانبخشی هستند را نیز قرار دهیم، اهمیت و توجه به حوزه توانبخشی در دنیا روشنتر میشود؛ توجهی که باعث شد تا کمیته بینالمللی صلیبسرخ نیز با نگاه جدید به مسأله توانبخشی بپردازد. در سال 2017 یک ساختار جدید در کنار کمیته بینالمللی صلیبسرخ شکل گرفت؛ ساختاری نو با عنوان «صندوق بینالمللی موو ابیلیتی». موو ابیلیتی یعنی توانافزایی توانیابان، یعنی به تحرکآوردن فرد درگیر معلولیت؛ موضوعی که حتی با تغییر واژه در کمیته بینالمللی صلیبسرخ همراه شد و در سال 2017 رسما صندوق بینالمللی موو ابیلیتی به منظور توانافزایی در کنار کمیته بینالمللی صلیبسرخ تشکیل شد.
اما این ساختار جدید به دنبال چه بود و چه میخواست؟ پرسشی که محور اصلی گفتوگوی «شهروند» با مکسدنو، مدیر عملیات «صندوق بینالمللی موو ابیلیتی» شد. «مکسدنو» پزشک اهل فرانسه، حالا مدیر عملیات صندوق موو ابیلیتی است. پزشکی که کارنامه فعالیتهایش گویای علاقهاش به نهضت بینالمللی صلیبسرخ و هلالاحمر است. با مکسدنو در سفرش به تهران همراه شدیم و در دفتر نمایندگی کمیته بینالمللی صلیبسرخ در محله الهیه تهران، پشت ساختمان بیمارستان اَختر با او همصحبت شدیم. از ساختار موو ابیلیتی از او پرسیدم؟ از فعالیتهای این صندوق بینالمللی و از چالشهای پیش روی معلولیت. آنچه در ادامه میآید شرح این گفتوگو است.
اگر موافق هستید در مورد صندوق «توانافزایی» صحبت کنیم؛ سازمانی که فعالیتهای بسیار نزدیکی با کمیته بینالمللی صلیبسرخ دارد و در حال حاضر شما مدیر عملیات آن هستید.
توانافزایی یا «موو ابیلیتی» یک اسم جدید است. یک اسم که اوایل سال 2017 وارد ادبیات توانبخشی شد. بعد از بازبینی که مسئولان کمیته بینالمللی صلیبسرخ در مورد تغییر راهبردهای این سازمان در حوزه توانبخشی داشتند به این نتیجه رسیدند که تغییر نام هم ضروری است. نهضت بینالمللی صلیبسرخ و هلالاحمر میبایست نگاه خود را در حوزه توانبخشی تغییر میداد که تغییر داد.
دقیقا معنای لغوی «موو ابیلیتی» چیست؟
به تحرک در آوردن توانافراد؛ توانافزایی.
از تغییر نگاه نهضت بینالمللی صلیبسرخ در حوزه توانبخشی گفتید؛ در این مورد بیشتر توضیح دهید.
در سال 1983 نهضت بینالمللی صلیبسرخ و هلالاحمر و کمیته بینالمللی صلیبسرخ یک سازمان را به عنوان صندوق ویژه صلیبسرخ برای معلولان پایهگذاری کردند. این صندوق ویژه معلولان از دو لحاظ با فعالیتها و راهبردهای مد نظر همخوانی نداشت؛ یک اينكه این نام در برگیرنده این فعالیتها نبود و دو اینکه کلمه معلول از لحاظ تکنیکی کلمه مناسبی نبود و باعث سوءتفاهمايی میشد، به همین دلیل تصمیم گرفته شد نامی را برای ادامه فعالیتها مشخص کنیم که در بر گیرنده معنایی جدید با توجه به فعالیتي که انجام میدهیم، باشد. به همین دلیل ترکیبی از دو کلمه Move به معنا «حرکتدرآوردن» و Ability یعنی «توان» انتخاب شد؛ موو ابیلیتی.
آیا این موضوع ضرورت داشت؟
ما کل استراتژی سازمان را در بیانیه ماموریت سازمان مشخص کردیم. در ساختار جدید دیگر توانیاب «معلول» نیست! همانطور که گفتم کلمه معلول از لحاظ تکنیکی کلمه مناسبی نبود و ما باید نام جدیدی را انتخاب میکردیم. هدف از این نامگذاری هم افزایش توان فرد درگیر معلولیت بود که دارای نوعی ناتوانی است و هم افزایش توان متخصصان رشته توانبخشی که به این افراد کمک میکنند. پس از تغییر راهبردهای کمیته بینالمللی صلیبسرخ در حوزه توانبخشی به این نتیجه رسیدیم که تغییر نام هم ضروری است و در اکتبر 2016 هیأتمدیره این سازمان تصمیم گرفت که با بازبینی در استراتژیها صندوق موو ابیلیتی را تشکیل دهد و مدت زمانی بعد رسما این هویت جدید شکل گرفت. در این هویت جدید اهداف گذشته یعنی حمایت از افراد درگیر معلولیت هم حفظ شده است.
تغییر واژه در حوزه معلولیت در ادبیات فرهنگی ما هم رایج است؛ یکی از این تغییرها جایگزینسازی واژه توانیاب به جای معلول است.
نگاه عالی است، شما اگر به بیانیه نگرش ما هم نگاه کنید این موضوع عنوان شده است که هدف ما هم این است که به افرادی که دارای ناتوانی هستند، کمک کنیم که دوباره در جامعه حاضر شوند و توانشان تا حداکثر ممکن افزایش پیدا کرده و در جامعه حضور داشته باشند. درواقع توانبخشی تنها یک ابزار است تا بتواند این افراد را به جامعه برگرداند. همانطور که گفتم هدف ما هم از این نامگذاری حذف همین سوءتفاهمهايی بوده که ممکن است وجود داشته باشد و مانع حضور این افراد درگیر با ناتوانیهای جسمی در جامعه شود. ببینید موو ابیلیتی به دنبال تغییر نگاه و باور ما نسبت به توانیابان است.
در مورد ساختار موو ابیلیتی و رابطه آن با کمیته بینالمللی صلیبسرخ صحبت کنیم.
موو ابیلیتی یک سازمانی است که اصطلاحا خواهرخوانده کمیته صلیبسرخ به شمار میآید. تأکید من بر این است که این مسأله را عنوان کنم که این دو سازمان مجزا از هم هستند؛ به طور مثال کمیته بینالمللی صلیبسرخ در سال 2009 به عملیات خود در تاجیکستان پایان داده است اما صندوق توانافزایی از صلیبسرخ درخواست کرد تا دو مرتبه این پروژه اینبار با مدیریت موو ابیلیتی دنبال شود و درواقع ما در این پروژه جایگزین کمیته بینالمللی صلیبسرخ شدیم. تفاوت در استراتژی فعالیتهای ما و کمیته بینالمللی صلیبسرخ در این است که ما همان فعالیت توانبخشی کمیته بینالمللی صلیبسرخ را در طولانیمدت انجام میدهیم؛ یعنی فعالیت مقطعی کمیته بینالمللی صلیبسرخ با تغییر سیاست به صورت طولانیمدت دنبال میشود. این موضوع هم حایز اهمیت است که ما در حوزهای که کمیته ورود کرده است، وارد نمیشویم. ما یک قاعده کلی داریم هر جا کمیته بینالمللی صلیبسرخ حاضر نیست سازمان ما میتواند فعالیت داشته باشد. این را هم باید بگویم که توانافزایی برای فعالیتهای توسعهای در حوزه توانبخشی شکل گرفته است و ما اصلا فعالیتی در ارایه خدمات اضطراری و بشردوستانه فوری که حوزه فعالیت کمیته بینالمللی صلیبسرخ است، نداریم.
شما اهل فرانسه هستید؟
35 سال است که از فرانسه بیرون آمدهام، تمام این مدت در سفر بودهام، خودم هم دیگر نمیدانم اهل کجا هستم و به کجا تعلق دارم؛ بیشتر عمرم را با کار و خدمت در صلیبسرخ جهانی سپری کردهام، کشور من به وسعت جهان من است.
پیش از این هم به تهران سفر داشتید؟
خیر؛ برای نخستينبار است که به تهران آمدهام؛ اما با توجه به گفتوگوهای خوبی که با دکتر پیمان پیشگاهی، مدیرکل توانبخشی جمعیت هلالاحمر جمهوری اسلامی ایران داشتم، باید بگویم که باز هم من را در تهران خواهید دید.
یکی از محورهای نشستهای شما با مسئولان هلالاحمر ایران در مورد کشور تاجیکستان بوده است، ماموریت صندوق توانافزایی در تاجیکستان دقیقا چیست؟
هدف جدی که ما در تاجیکستان دنبال میکنیم این است که با همکاری با جامعه مدنی و جمعیت ملی بتوانیم مقامات ملی و دولتی که در حوزه توانبخشی فعال هستند را حمایت کنیم تا به افراد درگیر معلولیت کمک کنند. همه امید ما این است که فرد درگیر معلولیت با خدمات توانبخشی درمان شود و درنهایت فرد در جامعه خود ادغام شود. این برنامهها را به شکل همکاری برای شناسایی فرد نیازمند و ارجاع او به خدمات مورد نیاز و همچنین اشاعه فرهنگ حمایت از توانیابان در کشور توسعهنیافته همچون تاجیکستان و ویتنام دنبال میکنیم.
در پروژه تاجیکستان هلالاحمر ایران هم به عنوان ضلع سوم مشارکت داشته است؛ در این خصوص توضیح بیشتری ارایه دهید.
در این چند روز در بازدیدهايی که از جمعیت هلالاحمر ایران داشتم به این نتیجه رسیدم که ما حتی میتوانیم فراتر از کشور تاجیکستان با جمعیت هلالاحمر ایران همکاری داشته باشیم و این همکاریها باید گستردهتر شود. همکاری ما با جمعیت ملی حاصل قطعنامهای در مورد ادغام افراد دارای معلولیت در جامعه است که شورای نمایندگان نهضت بینالمللی صلیبسرخ و هلالاحمر در سال 2015 تصویب کردند.
در مورد این قطعنامه بیشتر توضیح میدهید؟
پروژههای صندوق بینالمللی توانافزایی دربرگیرنده افراد معلول است و ما هم در راستا همین قطعنامه کلی با جمعیت ملی ایران همکاری داشتهایم. نمونه این همکاریها کارگاه کفش طبی است که در آفریقا با همکاری کارشناسان توانبخشی هلال ایران دنبال میکنیم، یک دوره آموزش ساخت بریس طبی را نیز در تاجیکستان با همکاری کارشناسان جمعیت هلالایران برگزار کردیم.
صندوق موو ابیلیتی در ایران به دنبال چه هدفی است؟
در بازدیدي که از مراکز توانبخشی در تهران داشتیم، هدف بررسی توانمندیها، ظرفیتها و میزان تعهدی است که جمعیت هلالاحمر از خود نشان داده است. در این بازدید دو نماینده از تاجیکستان نیز ما را همراهی کردند. ما به دنبال ایجاد ارتباط میان ایران و تاجیکستان در حوزه توانبخشی بودیم. این موضوع را نیز باید عنوان کنم که سابقه همکاری هلالاحمر ایران و کمیته طولانیمدت است.
چرا جمعیت هلالاحمر ایران برای همکاری در تاجیکستان انتخاب شد؟
مهمترین دلیل این همکاری را میتوان زبان مشترک کشور تاجیکستان و ایران عنوان کرد.
آیا همکاریهای مشترک جمعیت هلالاحمر ایران و صندوق بینالمللی موو ابیلیتی تنها محدود به تاجیکستان است؟
خیر اصلا؛ همکاری ما با جمعیت هلالاحمر ایران قدمت دیرینهای دارد. ایران در اکوادور نیز همکاریهايی دارد. یک پروژه کلینیک توانبخشی در اکوادور است که جمعیت هلالاحمر ایران و صلیبسرخ اکوادور در آنجا همکاری مشترک دارند که در آنجا هم صندوق بینالمللی موو ابیلیتی در پی گسترش همکاریهاست. این پروژه را با همکاری جمعیت هلالاحمر ایران و صلیبسرخ اکوادور رو به جلو میبریم، ما اگر با هم باشیم میتوانیم قویتر عمل کنیم.
ظرفیت توانبخشی ایران را در مقایسه با کشورهای اروپایی چگونه میبینید؟
با توجه به اینکه چندین سال است که در فرانسه نبودهام (باخنده) اما نسبت به حوزه توانبخشی آنجا آشنا هستم. آنچه من در ایران دیدهام منحصربهفرد است، من در هیچ نقطهای در دنیا شاهد نبودهام که طیف کاملی از خدمات توانبخشی در یک محل به عنوان مرکز جامع ارایه شود. معمولا در مراکز توانبخشی در دنیا تنها در بخشهايی مانند کاردرمانی، خدمات شنوایی و بینایی به صورت جداگانه ارایه میشود اما در مراکز جامع هلالاحمر ایران تمام این خدمات که نیاز توانیاب است به صورت یکپارچه به فرد ارایه میشود. این ویژگی را من در هیچ کشور دیگری ندیدهام.
من در تهران از یک مرکز خصوصی هم بازدید داشتهام، آنچه آنجا هم مشاهده کردم به مانند جمعیت هلالاحمر آخرین دستگاه و تجهیزات بهروز موجود است. درواقع خوشبختانه به دلیل جهانیشدن این امکان مهیا است که آخرین تجهیزات مدرن خیلی سریع به یک کشور وارد و از آن بهرههای لازم برده شود. من فناوری آلمان و فرانسه را در ایران دیدم، هیچ فاصله و شکافي بین ایران و کشورهاي توسعهیافته در زمینه توانبخشی وجود ندارد و خوشبختانه سطح کیفی توانبخشی در ایران خیلی بالا است. دلیل اینکه ما هم اینجا هستیم همین است. ما آمدهایم برای تبادل اطلاعات و دستیابی به همین تواناییها. من اذعان میکنم توانمندهای جمعیت هلالاحمر ایران با کشورهای پیشرفته همچون فرانسه برابر است، مراکز جامع توانبخشی هلالاحمر ایران در دنیا بینظیر است.
اگر موافق هستید، در مورد چالشهایی که جامعه ما را با خطر معلولیت مواجه کرده است، صحبت کنیم.
شما در نظر داشته باشید که حرفه توانبخشی 50 یا 60 سال است که آغاز شده، بنابراین با توجه به این مدت کم فعالیتهای بسیاری در ایران انجام شده است؛ اما تجربه شخصی من در همین چند روز نشان داد که ایران نیاز به آموزش در حوزه حوادث جادهای و نحوه رفتار صحیح حین رانندگی دارد. من نمیدانم در ایران چه برنامههايی در حال اجرا است اما در همین چند روز حضورم در ایران 20 مرتبه در خیابانهای تهران احساس خطر کردم، فکر میکردم قرار است حادثهای برایم رخ دهد. در این حوزه به کمپینها و کارزارهای بزرگ تبلیغاتی نیاز دارید. این کمپینها میتواند با همکاری جمعیت هلالاحمر، وزارت راه و شهرسازی و دیگر نهادهای عمومی و مردمی برای پیشگیری ایجاد شود. باید سعی شود با پیشگیری در حوزه آموزش، حتی ساخت جاده، نهادهای مدنی را ترغیب به فعالیت کرد. مسأله دیگری که در ایران باعث شیوع معلولیت شده، دیابت است؛ پیشگیری در این موضوع نیز باید دنبال شود.
روزنامه شهروند پنج سال است که با محوریت اجتماعی شکل گرفته و در این پنج سال این رسانه با شعار ترویج فرهنگ داوطلبانه فعالیت داشته؛ به عنوان سوال پایانی دوست داشتم نظرتان را درخصوص چنین روزنامهای عنوان کنید.
عالی است؛ این اتفاق خیلی خوبی است.