در نشست بررسی ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ناآرامی های دی ماه 96 مطرح شد:
 
وقت برداشتن شکاف‌ها
 
دلاوری، کارشناس سیاسی: وجوه نمادین حاشیه‌ساز نظام از زندگی عمومی مردم خارج شوند دینی ترکمانی، اقتصاددان: نیمی از جامعه ایران در فقر نسبی هستند
 

شهروند| کارشناسان سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در میزگردی دور هم جمع شدند تا نظام سیاسی اجتماعی ایران را تحلیل کنند. آنها بر این نظرند که این نظام، با شکاف های اساسی رو به‌رو است. نشست بررسی ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ناآرامی‌های دی ماه 96، را انجمن علوم سیاسی ایران با همکاری انجمن جامعه شناسی و خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار کرد. بخش اول این نشست به بررسی دلایل سیاسی اعتراضات اخیر اختصاص داشت که در آن «حسین سیف‌زاده»، «ابوالفضل دلاوری» و «امیر محبیان» از دلایل و آینده این اعتراضات سخن گفتند. سیف‌زاده به‌ عنوان نخستين سخنران بارها در طول سخنان خود بغض و از رفتارهای صورت‌گرفته با منتقدان و دلسوزان جامعه انتقاد کرد. این پژوهشگر شناخته‌شده سیاسی، پنج بحران هویت، ملیت، دولت‌سازی، مشارکت و رفاه را زمینه‌ساز این اعتراضات دانست و گفت: «شهروندان باید مشارکت فعالانه داشته باشند نه منفعلانه. به‌ نظر من آخرین بحران در کشور که این ناآرامی‌ها را به وجود آورد بحران رفاه است و معتقدم که باید عدالتی همه‌جانبه در تولید و ثروت‌سازی و توزیع ثروت در کشور داشته باشیم و درنهایت همان‌گونه که در زمان ریاست‌جمهوری آیت‌الله‌ هاشمی ‌رفسنجانی پیشنهاد داده‌ام، پیشنهاد می‌کنم که شورای ملی نخبگان تشکیل دهیم تا هر کس دلش برای کشور می‌سوزد بتواند راهکاری پیشنهاد کند و به هم‌اندیشی و هم‌افزایی برسیم.» در ادامه بخش اول این نشست، محبیان هم چهار عامل «افزایش انتظارات مردم، کاهش امکانات، ایجاد یک تصویر ناکارآمد از نظام در ذهن مردم و کاهش امید به آینده» را زمینه‌ساز اعتراضات دی‌ ماه امسال دانست. این تحلیلگر سیاسی اعتراضات اخیر را زلزله‌ای 2 ریشتری دانست و عنوان کرد که اگر مسئولان به چاره‌جویی درباره آن نپردازند، ممکن است تبدیل به زلزله‌‌ای ۷ریشتری شود. در پایان بخش اول این نشست، «ابوالفضل دلاوری» مدرس علوم سیاسی در دانشگاه علامه طباطبایی هم با لحنی تند از ضرورت پرهیز از سانسور کارشناسان و دانشگاهیان سخن گفت. او در ادامه با ستایش نجابت مردم که این همه رنج و سختی را تحمل می‌کنند به بیان سه‌ راه‌حل درباره اعتراض مردم پرداخت: «من سه‌ راه‌حل در سه سطح برای این موضوع دارم. اول این‌که خود این تعارض و منازعه را باید بپذیریم. بپذیریم که خودمان موجب و کارگذارش بوده‌ایم. در لایه دوم یا میان‌برد ما تعارفات و ناسازگی‌های نهادی داریم، من به ارزش‌ها و آرمان‌ها کاری ندارم و وارد بحث سازگاری جمهوریت و اسلامیت نمی‌شوم؛ اما ساختار نهادی و رژیمش هنوز ناسازه است، حوزه‌های تداخل و تناقض خیلی زیاد است. معلوم نیست این فردی که آمده انتخابی است یا انتصابی؟! می‌تواند پاسخگو باشد یا نمی‌تواند؟» این مدرس دانشگاه با تأکید بر ضرورت خروج وجوه نمادین حاشیه‌ساز نظام از زندگی عمومی مردم ادامه داد: «هیچ دلیلی ندارد که از صدر تا ذیل بروکراسی این حکومت افرادی که جایشان جای دیگری است، حضور داشته باشند. من برای همه اقشار در جایگاه خودشان احترام قايلم اما مردم دیگر خسته شده‌اند، آن‌قدر که در مدرسه و اداره، مترو و... با ناظرهای خاصی مواجه می‌شوند که با همه زندگیشان کار دارند. این چه ضرورتی دارد؟ آنها باید محل‌ رجوع باشند. نخبگان چه مذهبی چه دانشگاهی و فرهنگی باید محل رجوع مردم باشند نه این‌که دایم خودشان را در چشم مردم فرو کنند. بنابراین بعضی از نمادها سال‌ها است که مشکل‌زا هستند. همه اینها جمع می‌شود و تبدیل به خشونت علیه این نمادها می‌شود.» دلاوری سومین راه‌حل را هم فاصله‌گرفتن دانشگاهیان و فرهنگیان از سیاست منازعه دانست و از ضرورت «اقدامات اصلاح‌طلبانه به معنای عام و نه آنچه یک جریان سیاسی دنبال می‌کند» سخن گفت.
حوادث اخیر چه بود و آیا ادامه پیدا می‌کند؟
بخش دوم این نشست که با استقبال زیادی از سوی دانشگاهیان روبه‌رو شد، به بررسی اقتصادی و اجتماعی اعتراضات مردم ایران اختصاص داشت. «محمدامین قانعی‌راد» جامعه‌شناس و رئیس پیشین انجمن جامعه‌شناسی ایران به‌ عنوان نخستين سخنران با مطرح‌کردن یک سوال تلاش کرد از منظر جامعه‌شناسی به آن بپردازد: «ریشه حوادث اخیر چه بود و آیا ادامه پیدا خواهد کرد؟» قانعی‌راد در توضیح این پرسش گفت: «حتی اگر بگوییم که فردی در مشهد محرک تظاهرات شد باز باید به سمت علل ساختاری برویم. به همین دلیل است که معتقدیم نسل ما کنشگران انقلاب نبودند و درواقع انقلاب سربرآورد. انقلاب افراد خود را پیدا می‌کند. اگر قرار بود نتیجه کنش نسل ما باشد که ما یک مدینه فاضله می‌خواستیم نه این وضع آشفته را.» این جامعه‌شناس سه مجموعه علت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را دلایل ساختاری این اعتراضات دانست و درباره علت اقتصادی و سیاسی گفت: «روز‌به‌روز در دولت منابع دولت کاهش پیدا می‌کند این منابع شامل دو دسته است منابع مالی و تخصیصی و دیگری منابع انسانی است. شرکت‌های دولتی، خصوصی و خصولتی قبل از بروز این اعتراضات از تولید ناتوان شده بودند و امنیت اقتصادی زندگی مردم از بین رفته بود دولت منابع مالی و اقتدار ندارد منابع اقتدار یعنی این‌که دولت بتواند تصمیم بگیرد و تصمیمات خود را اجرایی کند. نظام سیاسی ما نظام سیاسی غیر منسجمی است ساختار حکمرانی در کشور ما از کار افتاده است. کتاب، آیین‌نامه و همایش حکمرانی داریم اما نظام حکمرانی مدون در جامعه وجود ندارد.» قانعي‌راد با بیان این‌که در همه مناطق دنیا دو دستگاه برای حفظ جامعه وجود دارد، گفت: «یک دستگاه ایدئولوژیک و یک دستگاه قهری در همه کشورهای دنیا برای حفظ جامعه وجود دارد؛ دستگاه ایدئولوژیک شامل مدرسه، رسانه، اماکن مذهبی و جامعه مدنی است و کار آنها کنترل شهروندان است. دستگاه قهریه هم شامل دادگاه، پلیس و زندان است و ممکن است سیستم از دستگاه قهریه نیز استفاده کند. دستگاه قهری در کشور ما غیر حرفه‌ای عمل می‌کند. خودکشی‌ها در شرایط غیر حرفه‌ای رخ می‌دهد و می‌تواند معنای بدی داشته باشد. وقتی در جامعه آمار خودکشی بالا می‌رود به دلیل این است که افراد در جامعه نسبت به آینده امید ندارند و از فردا می‌ترسند؛ چرا که معتقدند از امروز بدتر است. برخورد غیر حرفه‌ای باعث خودکشی افراد می‌شود ما انتظار داریم بعد از ۴۰‌سال از انقلاب اسلامی نیروی پلیس در جامعه حرفه‌ای برخورد کند.»
سن مشارکت اجتماعی به ۱۳سال رسیده است
قانعی‌راد در ادامه یکی از علل اساسی را مسائل و مشکلات اجتماعی دانست و به تجمع نوجوانان در مجتمع کوروش اشاره کرد: «بعد از حوادث‌ سال ۹۴ در مجتمع کوروش که توسط عده‌ای از نوجوانان شکل گرفت به این نتیجه رسیدیم که سن شکوفایی اجتماعی و مشارکت اجتماعی به ۱۳ ‌سال رسیده است. مشارکت نوجوانان در فضای مجازی از یک سو و مشارکت در حرف‌زدن و بیان خواسته‌ها در جامعه از سوی دیگر نشان داد که سن شکوفایی اجتماعی در جامعه ما کاهش یافته است؛ اما در مقابل این شکوفایی اجتماعی نوجوانان به خانه‌ها و زیرزمین خانه‌ها رانده شده‌اند و به عبارت دیگر آنها را زیرزمینی کرده‌اند.» این جامعه‌شناس در ادامه از سربرآوردن امر زیرزمینی به صورت اعتراض سخن گفت و با این تحلیل به بررسی حضور جوانان و نوجوانان در اعتراضات دی‌ امسال پرداخت و در جمع‌بندی هم گفت: «من فکر می‌کنم اگر این سه شکاف درمان اساسی نشود، یک احتمال وجود دارد که موج‌های بعدی اعتراض در زمانبندی‌های کوتاه‌تر و به صورت خشن‌تر اتفاق بیفتد.»
مسئولان از افعال گذشته استفاده کنند
«محمد فاضلی» جامعه‌شناس دیگری بود که در این نشست از دلایل اعتراضات مردم سخن گفت. او که مدام تأکید می‌کرد این سخنان را پیش از این  بیان کرده ولی مسئولان آنها را نشنیده‌اند، توضیح داد: «مسئولان در ایران مدت‌هاست که به زمان مضارع حرف می‌زنند و من امیدوارم روزی این زبان تغییر کند و به ماضی برسد. آنها جای این‌که از کارهای انجام‌شده سخن بگویند از برنامه‌ها و کارهایی که باید انجام شود سخن می‌گویند در حالی ‌که وظیفه یک مسئول گزارش‌دادن فعالیت‌های خود به مردم است.» او در ادامه از موج بی‌اعتمادسازی مردم نسبت به فعالیت‌های انجام‌شده توسط خود مسئولان سخن گفت: «ما سه تصمیم سخت بعد از انقلاب گرفتیم. یک قطعنامه ۵۹۸، دو هدفمندی یارانه‌ها و سوم هم برجام. کاری به درست یا نادرست بودن این تصمیمات نداریم و بحث این است که تمام این تصمیمات همواره مورد نقد قرار گرفته و عملا چیزی از آنها نمانده است. ما سه تصمیم گرفتیم که آنها را نابود کردیم و تصمیمات مهم زیادی را هم در طی این سال‌ها نگرفتیم. علاوه ‌بر این سیاستمداران ما در طی این سال‌ها هیچ شخصیتی ملی باقی نگذاشته‌اند و تمام این موارد منجر به بی‌اعتمادی مردم نسبت کارگزاران شده است.» او در ادامه از اقشار مختلف جامعه ایران سخن گفت که در سال‌های گذشته بخشی از دارایی مادی و معنوی خود را از دست دادند و راهکار این وضع را دلجویی از این اقشار دانست: «در هر نظامی، گروهی تبدیل به باختگان خواهند شد و نظامی باقی می‌ماند که گروه‌های کمتری در آن آسیب ببینند. جنبش اخیر در ایران، جنبش همه‌چیزباختگان بود که اگر به خواسته‌های آنها توجه نشود در آینده قابل کنترل نخواهد بود.» «فرشاد مومنی» و «علی دینی ترکمانی» هم دو اقتصاددانی بودند که در این نشست به دلایل اقتصادی تجمعات اخیر پرداختند. مومنی با اشاره به فشارهای وارد به طبقه فرودست ایران در سال‌های گذشته گفت: «از ‌سال ۶۸ تا امروز ساختار قدرت در ایران سوراخ دعا را گم کرده است که نتیجه آن فشار به مردم بود. مبنای این ادعا بررسی سرآغاز پس از جنگ که نقطه عزیمت به جای مدیریت بر مالیات، شوک درمانی است. فکر می‌کردند اگر بیشتر پول داشته باشند، بهتر می‌توانند خدمت کنند. در همین سال‌ها بدهی ارزی بالاتر رفته بود. خطا را بانک مرکزی مرتکب شده بود ولی فشار بر روی کارگران و تولیدکنندگان بود.» این اقتصاددان به‌عنوان راهکار ادامه داد که «وقتی بحران سیستمی شده دستکاری‌های جزیی کار نمی‌کند. پس در اصول به یک بازنگری کلی نیاز داریم. پشت‌کردن به عامه مردم سه بحران بی‌عدالتی، از کارکردافتادگی ساختار قدرت و بحران مشارکت در ساختار سیاسی را به وجود مي‌آورد. مردم در این سال‌ها مدارای نجیبانه‌ای با فقر خود و مسئولان داشتند که اگر قدر این مدارای نجیبانه دانسته نشود و به مشکلات رسیدگی نشود قطعا اعتراضات جنبه دیگری به خود خواهد گرفت.»
نیمی از جامعه ایران در فقر نسبی هستند
«علی دینی ترکمانی» هم در توضیح دلایل اقتصادی این تجمعات با اشاره به بحران بیکاری در ایران گفت: «بحران فراگیر توسعه را بر مبنای شاخص‌های متفاوتی می‌توان صورت‌بندی کرد. طبق آمار رسمی نزدیک به ۱۲‌درصد نرخ بیکاری داریم، اما نزدیک به ۲۵ ‌درصد سرپرست خانوار‌های کشور بیکار هستند.۱۰‌میلیون نفر از ۲۰‌میلیون جامعه کار حداقل حقوق را می‌گیرند و یعنی نیمی از جامعه در فقر نسبی هستند.» این اقتصاددان در ادامه با اشاره به بی‌اعتمادی شدید مردم نسبت به مسئولان ادامه داد: «کسی که همه چیز خود را از دست داده به کف خیابان می‌آید و دنبال خواسته‌هایش است. شکست بازاری قابل جبران است اما شکست نظام‌مند به راحتی قابل جبران نیست. ما قبل از انقلاب از ترکیه جلوتر بودیم، اما اکنون درآمد سالانه ترکیه دو برابر ما است. بنابراین در سطح منطقه و جهان با بحران مواجه هستیم، اول شدن در منطقه رویایی بیش نیست. علل اصلی آن این است که مراکز تصمیم‌گیری تو در تو نهادی بیش اندازه داریم.» او درباره راهکارهای بهبود وضع کشور هم گفت: «باید زیرساخت حقوقی قدرت ما تغییر کند. یک راه این موضوع با فهم مسئولان عالی از شرایط ممکن است، مثلا با رفراندم بخشی‌هایی از قانون اساسی اصلاح شود این کمترین هزینه را دارد. اگر این راه بسته شود طبعا جامعه به سمت موج‌های اعتراضی خشن‌تری می‌رود که کل کشور را درگیر می‌کند و مشخص نیست از دل آن چه سناریوهایی در می‌آيد. راه‌حل گفت‌وگوی عمومی درباره مسائل عمومی است.»


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/124991/وقت-برداشتن-شکاف‌ها