| سیدپیمان حقیقتطلب سرشکه|
سال گذشته خبر سرمایهگذاری 20میلیون یورویی شرکت MTN برای توسعه اپلیکیشن اسنپ در سایر شهرهای ایران منتشر شد. اپلیکیشنی که فقط در تهران قابل کاربرد بود و 10هزار راننده و 100ها هزار مسافر را به هم متصل کرده بود؛ حالا با این سرمایهگذاری عظیم، اين طرح در بسیاری از شهرهای ایران اجرایی شده است.
این وسط واسطهای به نام آژانس و کمیسیون بالا و دفتر و مکان خواب برای رانندهها و... حذف شده است. حالا دیگر میشود گفت سریال آژانس دوستی باید در باب شغلی مربوط به موزهها باشد.
البته از جنبههای دیگر هم قابل تأمل است؛ اکثر عرضهکنندگان خدمت در اسنپ از خودروي شخصی استفاده میکنند. این برای شرکتهای بیمه خبر خوبی نیست؛ چون میزان استفاده از یک خودرو برای مصارف شخصی با استفاده از آن به عنوان وسیله حملونقل مسافر خیلی فرق میکند؛ ریسک شرکتهای بیمه بالا میرود ولی باید گفت شرکتهای بیمه در ایران آنقدر عقبمانده هستند که روال قبلی خودشان را برای جبران ضرر ادامه خواهند داد: کمفروشی: ندادن خسارت به اندازه واقعی آن.
ایده اسنپ جدید نیست. اصل ایده مال اوبر است! «اوبر یک سرویس همسفری آنلاین مستقر در سانفرانسیسکو است. با افزایش محبوبیت شرکتهایی چون اوبر، بسیاری از شرکتهای دیگر مدل کسبوکار آن را تکرار کرده و این روند به «اوبریسازی» مشهور شده است. در بسیاری جاها آنان مورد حملات شدید صنعت تاکسیرانی قرار گرفتهاند که آنان را به عملیات تاکسیرانی غیرقانونی، پایینآوردن قیمت و خدمات ناایمن متهم میکنند.» در حقیقت اسنپ هم یک اوبریسازی است.
اپلیکیشن دیگری وجود دارد به اسم ایر بیانبی (Air BNB) مشابه اوبر؛ فقط در زمینه خانه و اتاق. مردم اتاقهای اضافی و یا طبقات اضافه خانهشان را اجاره میدهند. کسانی که قصد اقامت چند ساعته یا چند روزه یا چند ماهه دارند، دیگر نیاز ندارند که به هتلها و متلها بروند و پولهای سرسامآور بابت هزینه اقامت بدهند.
جلسات کاری کوتاهمدت؛ واقعا برای این طور جلسات مکان دردسر است. یک اتاق شیشهای که بشود تویش روی کار و پروژه برای چند ساعت تمرکز کرد. یک اتاق کوچک و ساده که بشود با کمترین هزینه یک جلسه کاری برگزار کرد یا مثلا برای مدت یک هفته یا یک ماه برای انجام کاری پروژهای آن را اجاره کرد و این دقیقا همان چیزی است که اپلیکیشن ShareDesk فراهم میکند. اجاره مکان برای جلسه و قرار کاری و... (این هم در ایران هنوز راه نیفتاده است).
مجموعه این اپلیکیشنها و پلتفرمها بازارهای جدیدی را ایجاد کردهاند؛ بازارهایی که یک گرایش جدید در اقتصاد را به وجود آورده به اسم «اقتصاد اشتراکگذاری». ایران به لطف تحریمها در این زمینه همگام با جهان پیشرفت کرده است؛ مشابه ای بی و کریگزلیست ما در ایران دیوار و شیپور را داریم، با همان امکانات و همان هوشمندیها. مشابه اوبر، اسنپ را داریم و... ولی نکته عجیب این است که در ایران هیچ مطالعهای روی اقتصاد اشتراکگذاری صورت نگرفته است؛ بررسی سازوکار و مکانیسمهای درآمدی اسنپ هنوز مورد بررسی قرار نگرفته است؛ حالا دادهکاوی و هزاران نوع حقیقتی که میشود از طریق دادههای بیشمار اسنپ و شیپور و دیوار کشف کرد به کنار!
اقتصاد اشتراکگذاری یک گرایش جدید در علم اقتصاد است. یکی از بهترین کتابهایی که در این زمینه چاپ شده محصول انتشارات دانشگاه MIT است با نام اقتصاد اشتراکگذاری؛ پایان استخدام و ظهور سرمایهداری مردممحور. نوشته آرن ساندراراجان. چاپ 2016.
در مورد اقتصاد اشتراکگذاری به زبان انگلیسی بیش از 2600 کتاب و 200هزار مقاله نوشته شده است، اما در فارسی هنوز هیچ کتاب و مقالهای در این زمینه وجود ندارد.
اقتصاد اشتراکگذاری از چه حرف میزند؟ پیدایش اقتصاد اشتراکگذاری از دو دهه قبل شروع شد. زمانی که سایتهای ای بی و کریگزلیست به راه افتادند. مردم محصولات خودشان را با این سایتها به اشتراک میگذاشتند و از طریق فروش محصولات هر دو سود میکردند؛ ولی این درجه پایینی از اشتراکگذاری بود. اقتصاد اشتراکگذاری در اصل با ظهور اپلیکیشنهایی چون اوبر و ایر بیانبی معنای واقعی خودش را پیدا کرد.
مثلا در مورد اپلیکیشن اسنپ، موتور محرک این اپلیکیشن کسانی هستند که خودروهای خودشان را در اختیار این اپلیکیشن میگذارند. در حقیقت اسنپ در استفاده از آن خودرو با آنها شریک میشود. بیش از 10هزار نفر در تهران خودروهای شخصیشان را با اسنپ به اشتراک گذاشتهاند تا کسب و کاری تازه شکل بگیرد.
یا در مورد سایت Orient Stay کسانی که خانههایشان را در شهرهای مختلف ایران برای اجاره گذاشتهاند، درواقع با آن سایت شریک شدهاند و داراییهایشان را به اشتراک گذاشتهاند.
کتاب آقای ساندراراجان یکی از علمیترین کتابها در مورد اقتصاد اشتراکگذاری است که مجموعهای از کارهای پژوهشی اساتید اقتصاد، جامعهشناسی، روانشناسی و علوم کامپیوتر را گرد هم آورده است. این کتاب توضیح میدهد که چگونه این شاخه جدید از اقتصاد در حال تغییردادن زندگیها و ایجاد سیستمها نامتمرکز در جامعه شده است. آقای ساندراراجان به اقتصاد اشتراکگذاری خیلی خوشبین است. به نظر او این اقتصاد باعث شده تا مردم به گستره بزرگی از خدمات با سهولت بیشتر دسترسی داشته باشند و از طرف دیگر بتوانند با اشتراکگذاری داراییهایشان بازارهای جدید را شکل بدهند و درآمد بیشتری را کسب کنند و این باعث افزایش عدالت در جامعه میشود. یک موضوع مهم در اقتصاد اشتراکگذاری که خیلی هم بحثبرانگیز شده است و آقای ساندراراجان هم به آن پرداخته، مسأله تراست است؛ مفهوم تراست در اقتصاد سرمایهداری جدید نیست و چند قرن است که از آن صحبت به میان است.
تراست از اتحاد چند شرکت که کالایی مشابه به هم تولید میکنند و سهم عمدهای از بازار را در اختیار دارند به وجود میآید. تراست سهام شرکتهایی که در آن عضو هستند را به صورت امانت نگه میدارد، اما مالکیت سهام برای خود شرکتها باقی میماند ولي شرکتها استقلال مالی، فنی و بازرگانی خود را از دست میدهند و تمام امکانات و قدرت عمل آنها در تراست متمرکز میشود. وظیفه اصلی تراست کنترل امور شرکتهای عضو از طریق کنترل آرای سهامداران آن شرکتها، انتصاب مدیران و اعمال نظارت مرکزی بر امور یکایک آنها است؛ به نحوی که حداکثر سود تراست حاصل و درنهایت این سود میان اعضا تقسیم شود. در مورد اقتصاد اشتراکگذاری هم مفهوم تراست عینیت پیدا میکند؛ ولی به شکلی دموکراتیکتر. اگر در مفهوم کلاسیک، تراست شرکتهای عضو و کوچک بودند که زیرمجموعه شرکت بزرگ قرار میگرفتند، در اینجا این مردم هستند که با سرمایههایشان زیرمجموعه یک اپلیکیشن قرار میگیرند. بازی به نظر برنده - برنده میآید؛ ولی تراست همیشه با مفهوم انحصارگرایی عجین بوده و بحثهای مربوط به انحصارگرایی شرکتهای اپلیکیشن نگرانیها و بحثهای زیادی را به دنبال داشته است. اینها همه مسائلی است که میبایست حول و حوش اقتصاد اشتراکگذاری مورد بحث قرار گیرد. به نظر میرسد وقتی شرکتی به نام اسنپ با رشد ماهیانه 100درصدی در حال رشد است، حتما باید با همان سرعت مباحث علمی و نظری مربوط به آن هم رشد کند.