سوشیانس شجاعیفرد طنزنویس [email protected]
الناز جعفرزاده (ملقب به جودکی) خبرنگار اختصاصی شهرونگ طی سفر به محل کارخانه چسبسازی معروفی که اکنون به لطف قوانین عجیب و سختگیرانهاش حتی از کارخانه گلنار هم معروفتر شده، برای خوانندگان شهرونگ گزارش جالبی تهیه کرده است که با هم میخوانیم، لازم به یادآوری است که الناز جعفرزاده به همراه نسیم حسنی عکاس روزنامه از طریق نفوذ به کانال کولر اتاق رئیس توانستند گزارش زیر را برای شما تهیه کنند!
جلسه بازرس اداره کار با مالک کارخانه
(نسیم حسنی: خیر سرمون اومدیم کانال کولر، اینجا چرا آنقدر گرمه؟! - الناز جعفرزاده: هیسسس. صدا میره پایین... واسه اینکه کولر گازی دارند!)
بازرس: واقعا خجالت نمیکشی؟ آبروی ما و وزیر و ستاد برپایی و هر چی آدم مؤمنه بردی
رئیس: ببینم... شما صدایی از کولر نمیشنوی؟ نمیدونم کولر چرا صدا میده! عرضم به حضورتون که تقصیر اون عکاسه ابله بود که زاویه عکس روجوری انتخاب کرد که اون بنرها افتاد...
(عکاس شهرونگ: این چرا در روز جهانی عکاس داره به عکاسها توهین میکنه؟!)
بازرس: راست میگیها تقصیر عکاس نبود، تقصیر خودته با این قوانین عجیب غریبت!
رئیس: چی گفتی؟ به قوانین من توهین کردی؟ اصلا کی تو رو راه داده داخل؟ مگر قوانین رو نخوندی؟! تو اصلا صلاحیت نداری با من مستقیم صحبت کنی! برو پیش سرکارگر یا منشی! برو ببینم! فقط صبر کن، نرو... اول باید جریمه بدی! حقوقت هر چی هست، یک پنجمش رو بریز به حساب شرکت... نه اصلا بریز به حساب خودم.... یادداشت کن شماره کارت رو...
بازرس: نه... مثل اینکه تو واقعا حالت خوب نیست! مرد حسابی، برادر من، کارآفرین محترم! من بازرسم، کارمندت که نیستم، یکسری قانون گذاشتی، اینهمه داستان و سروصدا درست کردی، الان شماره کارت هم میدی؟!
رئیس: من کارخونه درست کردم، آدم سر کار بردم، کجای کار من اشتباهه؟ کجا رو اشتباه رفتم!
(الناز جعفرزاده: خدا کنه نگه کدوم قوانین! چون ما نمیتونیم توی صفحه طنز چاپ کنیم!)
بازرس: خودت میدونی کدوم قوانین رو میگم! جریمههایی که به کار ربطی نداره، تشویقهایی که به کار ربطی نداره! همونهارو میگم!
رئیس: خب مشکلش چیه؟ مگه برای همون کارها، توی ادارات مقبولتر نیستی؟ رابطههات بهتر جوش نمیخوره؟ لابیهات موثرتر نمیشه؟ توی اداره خودت بهتر به شما وام نمیدند؟! اصلا ولش کن! توی مدرسه من و شما یا بچه من و بچه شما، مگه هر کی سر ظهر میرفت دنبال همون قانون کارخونه من، بهش نمره انضباط نمیدادند؟! مگه اگر نمیرفتیم از انضباطمون کم نمیکردند؟! مگه نمیگفتند هر کی بیاد توی برنامه، پسر خوبیه؟! هر کی نیاد و توی حیاط فوتبال بازی کنه، فلان میشه و بهمان میشه؟! اصلا مگه وسط حیاط موکت پهن نمیکردند که کلا فوتبال بازی نکنیم و فلان و بهمان نشیم؟!نه خدا وکیلی مگه غیراینه؟! الان کجای کار من غلطه؟! من همون چیزی رو که توی مدارس بهمون یاد دادند، دارم انجام میدم! غلطه؟! جون من غلطه؟ مرگ من غلطه؟!
بازرس: نه کی میگه غلطه! خیلی هم درسته! بزن قدش!