نوید فرخی، مترجم و پژوهشگر ادبیات کارآگاهی| سرآرتور ایگناتیوس کانن دویل (22 می 1859 – 7 جولای 1930)، پزشک و نویسنده اسکاتلندی و خالق کارآگاه (مشاور جنایی) شرلوک هولمز است. اگر چه ادگار آلنپو را بنیانگذار ادبیات پلیسی میدانند، اما پس از خلق شرلوک هولمز است که دوران طلایی ادبیات پلیسی شکل میگیرد. مخلوق ادبی دیگر دویل، پروفسور چلنجر به اندازه شرلوک هولمز شناخته شده نیست. در کارنامه ادبی کانن دویل از آثار فانتزی، علمی-تخیلی تا نمایشنامه، شعر، داستان عاشقانه، رمان تاریخی دیده میشود.
در داستانها واتسن، متحد اصلی هولمز و احتمالا تنها دوست او است. میتوان گفت ارتباط هولمز با واتسن، کلیه شرایط و صفات مرید و مرادی را داراست. اما نقش اصلی واتسن، بیش از هر چیز، وقایعنگاری است. او رویدادها را با ترتیب زمانی نقل میکند و در حین مطالعه داستانها حس میشود در حال خواندن خاطرات واتسن هستیم. ازجمله کسانی که در اینباره به اشتباه افتاد، میراسمعیل موسوی عبداللهزاده بود. عبداللهزاده که از نخستين مترجمان داستانهای شرلوک هولمز در ایران است (در سال 1284 خورشیدی ترجمه کرد)، شرلوک هولمز را کاملا شخصیتی واقعی پنداشت. او در مقدمه کتاب نوشت: «شرلوک هولمز ، یکی از اشخاص زیرک باهوش انگلستان که از ابتدای جوانی تا اواخر عمر، تمامی حواس و قوای خود را به حل رموز مشکله و مهمات دقیقه مصروف داشته […] بهحدی که غالباً پلیسهای لندن در کشف رموز و حل مشکلات محتاج هوش و فراست او میشدند […] تا زمانی که دست اجل گریبان حیات شرلوک هولمز را چاک زده از عالم فانی به سرای دیگر منتقل شد.» واتسن در سال ۱۸۷۸ در رشته پزشکی از دانشگاه لندن فارغالتحصیل شد. او سپس بهعنوان پزشک جنگی به استخدام ارتش بریتانیا درآمد و به همراه نیروهای انگلیسی به هند و افغانستان اعزام شد. واتسن در جنگ افغانستان زخمی شد و در سال 1۸۸۱ به انگلستان بازگشت. در مورد جراحتش، میدانیم در حدی بوده که او را از خدمت معاف کرد. واتسن بعد از برگشت به انگلستان، به یکی از دوستانش به نام استمفورد سر میزند و به او میگوید که دنبال یک خانه کرایهای شریکی است. استمفورد جواب میدهد او دومین نفری است که امروز از او چنین تقاضایی کرده و بدین ترتیب واتسن را به شرلوک هولمز معرفی میکند و این، آغاز دوستی طولانی این دو کاراکتر را رقم میزند. واتسن را میتوان بهعنوان یک نمونه جنتلمن رایج در عهد ویکتوریا برشمرد (برخلاف هولمز که یک ابرانسان در داستانها تصویر شده است). در برخی از فیلمها و سریالها، واتسن فردی میانسال است، اما در عالم ادبیات او از هولمز اتفاقا چند سالی جوانتر است. او غالبا هفتتیر به همراه دارد و در زمان لازم به کمک هولمز میآید. دویل، واتسن را خوشهیکل، با قدی کمی از متوسط بالاتر، گردنی کلفت و سبیلی نازک توصیف میکند. در داستان ماجرای خونآشام ساسکس اشاره میشود که واتسن سابقا بازیکن راگبی در تیم بلکهیس بوده اما تأکید میشود که شرایط جسمی فعلی او نسبت به آن دوره خیلی فرق کرده است. دو صفتی که بیش از هر چیز دیگری، شخصیت واتسن را نمایش میدهد صراحت و صداقت او است. او مردی قابل اتکاست که در فراز و نشیب روزگار کنار هولمز میماند و تنهایش نمیگذارد. واتسن با اینکه همیشه مرد قانون است بارها در بازیهای خطرناک هولمز وارد شده و قانونشکنی میکند و حتی یکبار در داستان ماجرای سه گاریدوب زخمی میشود. هولمز، مردِ رفتار و عادات غریب است و کنار آمدن با او کار دشواری است. دکتر جان واتسن، هنوز هم بهعنوان نماد وفاداری و دوستی کمنظیری در عامل ادبیات شناخته میشود.